شوهرم هیچی نمیخره برام دارم کم میارم

بزن به سبم آخر و کارتش رو بردار واسه خودت و بچه هات خرید کن قبل اومدن شوهرت به خونه  یه جوری دوربین بزار فیلم بگیره  یا بزار رو ضبط صدا که اگر اومد دعوا و‌کتک کاری مدرکی باشه واسه  شکایت و .....

یا دعوا رو‌بکشون داخل کوچه یا تو‌ راه رو  که همسایه ها ببینن و بفهمن  و واسه شکایت مدرک داشته باشی  

با آبرو داری به جایی نمیرسی.

شوهر منم اوایل ازدواج اینجوری بود منم دیگه تو مهمونیاشون لباس تکراری پوشیدم یعنی خونه هر فک و فامیلشون و جمعهاشون یه مانتو شلوار ، بهشم گفتم اینقدر اینکارو میکنم آبروتون بره. درست شد.

اون کسی نیست که نفقه رو مشخص کنه، نفقه رو اونی مشخص میکنه که مرد و همینقدر وقیح کرده که فکر کنه هنر میکنه پول خورد و خوراک و میده و در عوض باید زن بشوره بسابه بروبه بپزه بچه بزرگ کنه و ببخشید به شوهرش سرویس بده، و شوهرش خیلی منت داشته باشه که صرفت یه عضو بدنشو نثار زنش کردن، خب اگه اینجور بود تو خونه باباتم داشتی بی منت میخوردی، حداقل لباس بهتری داشتی  وقت آزادتم بیشتر بود. همون قانونی که اینا رو وقیح کرده سر نفقه میتونه سرشون زور داشته باشه

منم اگه درخواست نفقه ندادم صرفن سر شرایط خاص بچمه اینکه ممکنه اضطراب جدایی پیدا کنه باز، اوتیسم بود والان شرایطش تقریبن نرماله نمیخوام تنشها دوباره اوضاعشو بد کنن، و از طرفی میدونم اونقد لجبازه که اگه اینکارو کنم حاضره بره زندان و نفقه نده

با این حال بابت طلبام چک گرفتم ازش و گفتم بهش سر برج میذارم اجرا. 

منی که هیچ وقت مال من مال تو نکردم یه سال حتا یه روسری نخریده بودم برا خودم. یهو این حرکتو زد الانم‌دلم براش نمیسوزه هر هزار تومنی که خرج میکنم میگیرم ازش

البته اونم سرش به سنگ خورد عذاب وجدان گرفت هزینه یکی از کلاسامو داد، ولی لباس من فقط پول لباس شب عیدو داد

خودت برا خودت ارزش قائل شو تا یاد بگیرن احتدام‌بذارن

زنی که خرج نداره ارج نداره. کاملن به این ضرب المثل رسیدم

شوهرت با کاری که تو خونه باشه هم مشکل داره؟

خب وقت آزاد که پیدا نمیشه. وقت آزاد کردنیه

ولی به نظرم برای حقوفت بجنگ، حتا اگه برای نفقه نمیجنگی برای حق کار کردنت بجنگ

کلی کار خونگی وجود که که آدم تو وقت خالی میتونه انجام بده و ساعت نداره

تو اگه خودت ساده ترین کارهارو انجام بدی زیر ۴_۵ تومن درآمدت نمیشه دیگه لنگ یک قرون دوزار اون نیستی

اینارو با تیک پا باید از زندگی بندازی بیرون .

جاری من اینکارو کرد . بچه هاش هم انداخت گردن شوهرش  .

خونه و ماشینش رو هم بابت مهریه گرفت .

الان برادرشوهرم داره می سوزه  لاغر و استخونی شده . بچه هاش پیش مادرشوعر و خواهرشوهرای مجردم هستند اونا هم دارن دق میکنن که چرا باید بچه های این زن رو بزرگ کنند .

به نظر من جاریم  درس بزرگی بهشون داد . سیلی محکمی بهشون زد .

بچه هات رو بهش بده و خودت برو . تا بفهمه بچه خرج داره . پرستار بگیره براشون خرج داره .

یا بده به مادرشوهرت تا آبروشون بره.

خلاصه خواهر  تا دست بکار نشی زندگیت همینه که هست .....