من عروس داییمم
دوساله عقدیم
هفته ای دوشب خونه داییمم طبقه مستقل داریم
من شوهرم سر اکسم هنوز کینه داره تا بحثی میشه پای اون بنده خدارو میکشه وسط کلا شکاکه بد دله خون منو تووشیشه کرد۵
عصر سر یه تیکه طلا که اکسم برام خریده بود و هنوز نگهش داشتم بحثمون شد
اصن نمیدونم چجوری فهمیده
تا الان نمیدونست
صدامون بالا رفت شوهرم فحاشی
پدر شوهرم اومد
بنده خدا که نمیدونست بحث سر چیه پشت من درومد که زنتو اذیت نکن
شوهرمم برگشت گفت تو و اون خواهر *ندت منو بدبخت کردید ...
پدرش عصبی شد تامرز کتک کاری رفتن
مادر شوهرمم اون وسط هر چی فحش بود به من داد که تو فلانی و
من فقط لباس پوشیدم اومدم خونه پدرم
الان نمیدونم چجوری برخورد کنم
به مادرم گفتم گفت به برادرات هیچی نگو
خطمو خاموش کردم
به مادرم گفتم تلفن رو بکشه
چیکار کنم