سلام.من چند ماهه با یکی تورابطم و قبلا هم راجعبش تاپیک زدم.این اقا احساس میکنم تازگیا با من سردتر شده البته خودش زیر بار نمیره وهربارم یه جوری با حرف رفتارشو توجیه میکنه.ولی الان چند هفته س اخر هفته ها پنج شنبه ها تا شنبه میره بهانش م اینه که برام شیفت اخر هفته اضافه کاری گذاشتن در حالیکه طی چند ماه گذشته ازین شیفت های ناگهانی خبری نبود یهو اخرهفته ها شیفت هاش شروع شدن!.. تو اینستاشم بعد کلی اصرار خواهش من یه بیو زد که اونم فقط چند روز بود بعدش به بهونه یه دعوایی که کردیم و حرف های الکی اون بیو ش م برداشت ..دیشبم بهش گیر دادم چند تا دختر و توی یکی از پیج هاش انفالو کرد ...البته امشب همکارش جلوی خودم بهش زنگ زد و گفت چرا شیفت اخر هفته تو نیومدی و ازین حرفا....اما من این چیزهارو نمیتونم باورکنم فکر میکنم خودش با دوستش هماهنگ کرده بود تا جلوی من زنگ بزنه...دوستان بنظر شما خیانت میکنه یا نه؟؟
من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم میرفتم که بی نتیجه بود.😔 الان 19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘
اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره
من هنوز بچگی نکردم،ولی لباس بزرگسالی تنم کردند،اونم اشتباهی واسه ام دوخته بودند،تنگه برام،،حالام میخوان بزور لباس پیری تنم کنند..من هنوز همون دخترک5،6ساله ام،که پای چرخ خیاطی مادرم مینشستم تا پیرهن جدیدمو زودتر بدوزه و بپوشم.چه ذوقی میکردم.من هنوز دلم مثل گنجشک کوچیکه،زود میشکنه و زودی هم با یه پفک آشتی آشتی میشه،،من داره موهام سفید میشه ولی هنوزم یه جوجه رنگی دلمو شاد میکنه.وقتی بچه هام بهم میگن مامان،وحشت میکنم،یعنی من کی اینقدر بزرگ شدم که بشم تکیه گاه دو سه تا وروجک..منو ببرین بدین به مامانم تا گوشه ی چادرش رو بگیرم و باهاش برم حرم تا برگشتنی برام بستنی بخره،من بچگیمو میخوام!!!
شرمنده حس خوبی ندارم یا متاهله یا آخر هفته ها جایی هست مثلا پارتی یا.... یا ی نفر غیر شما تو زندگیش هست
رفتارش واسم عادی نیست کاملاااا شک برانگیزه
میدونی دل شکستن که مهم نیست آدم به دنیا میاد که دلش بشکنه و بزرگ بشه وبراش تجربه بشه میدونی چی مهمه این وسط!؟ اینکه دلت ازکسایی میشکنه که ی روزبرای اینکه دلشون نشکنه ،دورقلبشون بادستات حصارکشیدی و دستای خودت قطع شده اما نزاشتی به اونا آسیبی برسه...این خیلی یه جوریه!!!