2777
2789
عنوان

معانی انتزاعی

| مشاهده متن کامل بحث + 1133 بازدید | 57 پست
ببین مثلا قبلا میگفتن فلانی یه نفر و کشته یا مثلا پلاسکو آتیش گرفته.. و..هیچ حسی تو وجودم نبود ... ب ...

قبلا انگار تو بیحسی مطللق زندگی میکردی و درکی از اطرافت نداشتی.اما الان اون حس از بین رفته

جواهر تو كه اينقدر قلم خوبي داري سخته برات بيانش ما ديگه چي بگيمفقط اگر ميشه اگر كتابي خوندي كه ديدي ...

لطف داری.. ممنون..

متوجه منظورم شدی؟

 

یه کتابی میخوندم به اسم مادری که کم داشتم....

خیلییی به من کمک کرد ...

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

لطف داری.. ممنون..متوجه منظورم شدی؟ یه کتابی میخوندم به اسم مادری که کم داشتم....خیلییی به من کمک کر ...

آخه چه اسمي داره🥺

منظورتو آره  تا حدودي 

البته ميدوني كه اينجور چيزا رو نميشه دقيق گفت 

قبلا انگار تو بیحسی مطللق زندگی میکردی و درکی از اطرافت نداشتی.اما الان اون حس از بین رفته

اره... 

یه بی حسی...

و یه بی تفاوتی نسبت ب خودم و دیگران..

توام اینجوری بود ی؟

ببین مثلا من الان اگه جایی باشیم با همسرم یکم ازم فاصله بگیره بعد یه مرد تازه غریبه ام نه آشنا هم باشه من معذب میشم...

ولی قبلا اصلاااا همچین حسی نداشتم.   

انگار ک اصلا مهم نیستم اگه چیزی بشه..

مثلا تنها بودم تو خونه م قبل ازدواج زنگ میزدم کارگر مرد میومد خونه تمیز میکرد .. 

بعد راحت باهاش حرف میزدم میخندیدم..

یا یه بار میخواستم پرده بخرم پرده فروش گفت خودم میام اندازه میگیرم .. راحت اومد تو بعد هی میگفت بیا اینجا از اینجایی ک من وایسادم باید نگاه کنی یه سانت فاصله بینمون..

بعد بهش گفتم چایی میل داری گفت اره عین خنگا چایی اوردم نشستیم خوردیم رفت🤣🤣🤣🤣🤣

انگار ک اصلا چیزی تو ذهنم نبود.. معانی ای 

 مفهوم نبود برام...

یا مثلا اگه کسی میگفت مادرم پدرم کسی فوت کرده و ناراحت بود اصلا یک درصدم نمیتونستم درک کنم.. 

یا مثلا یه لحظه ام فکرمو مشغول نمی‌کرد.

یا میدیدم ناراحته میگفتم اینم شورش درآورده...

انتطار داشتم باهام بگه بخنده..


یا هیییییچ ترسی انگار تو وجودم نبود...

شب ساعت ده و نیم اینا... تنها پیاده برمیگشتم خونه تو گوشم هندز فری با صدای بلند


یا مثلا آینده برام اصلا معنی ای نداشت..

و کلا هرچی پیش آید خوش اید بود..

دیدی بعضیا چقدر برنامه دارن برای روزشون..

من مثلا میرفتم دانشگاه همدانشکده ایم میگفت میای بریم سینما میگفتم باشه..  یعنی کلاس داشتم اون ساعتا دانشگاهم بودم ... ولی راحت غیبت میکر دم میرفتم..

انگار منگ و مسخ شده باشم...

ولی همون آدم حاضر نبود از ده دقه خوابش برای کسی بزنه...

یا مثلا اصلا مفهوم خانواده و ... ک واقعا گنگ بود برام.. 

مثلا دوستم زنگ میزد با مادرش حرف می‌زد برام عجیب بود میگفتم مگه چند ساعت دیگه نمیره خونه چرا الان مثلا این حرفا رو گفت تو تلفن..

خیلی چیزا هست....

یا مثلا دیدی طرف ده سااال ی

با یکی دوسته هیییچ کس نمیدونه.. هیچ کاری نمیکنه کسی شک کنه...

من یه بار استادم گفت خانم .. شما متاهلی ( چون حلقه انداخته بودم)   منم گفتم  نه استاد گفت فکر کردم متاهلی به حلقه اشاره کرد... خندیدم گفتم نههههه   دوست پسرم اینو بهم داده..  البته مثل همسرمه 🤣🤣🤣🤣

اصلا سرخ شد بنده خدا ...

اصلا انگار برام مهم نبود چیزی ب اسم ابرو و... معنایی برام نداشت...



اره... یه بی حسی...و یه بی تفاوتی نسبت ب خودم و دیگران..توام اینجوری بود ی؟ببین مثلا من الان اگه جای ...

الان معذب ميشي چون ميترسي؟ يا يه حسي جدا از ترسه؟ 

برام جالب بود خيلي چون من خيلي معذب ميشم بيش از حد به طوري كه نميتونم تو چشم طرف نگاه كنم يا يه اسنپ سوار بشم ميميرم تا برسم البته نميترسم منظورم اصلا ترس نيست بعد فكر ميكردم چون هميشه تو خونه ام اينجورم 

واكنش شوهرت به كتاب خوندن چيه جواهر؟ چون خودشون خيلي چيزي بلدن ميپرسم. و اينكه منم مثل شما اغلب خونه ...

خوشش میاد کتاب میخونم.‌‌

گاهی میاد میگه این راج ب چی بگو برام .. منم براش میگم وسطاش یه سری حرفام از خودم میگم🤣🤣🤣🤣🤣

معمولا ظهرا میخونم..

الان میخوام کم کم شروع کنم برم سراغ ادبیات و اشغار مولانا تفسیرش بخونم...

کتابای کریم زمانی رو میخوام بخونم

اره... یه بی حسی...و یه بی تفاوتی نسبت ب خودم و دیگران..توام اینجوری بود ی؟ببین مثلا من الان اگه جای ...

بابت خونواده چرا متوجه نميشدي؟ مثلا ترس از دست دادن مادربزرگت رو نداشتي؟ يا نميخواستي باهاش حرف بزني؟

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792