تو یه ساختمونیم شوهرمم انتظار داره هر بار چای و میوه بیارم پذیرایی کنم عین بختک افتاده وسط زندگیم وقت و بی وقت میاد در میزنه دیگع حالم به هم می‌خوره یه روز خوش ندارم چیکار کنم بهش محترمانه حالی کنم نیاد یا رو ندم واقعا موندم از یه طرفمم اخلاقم یه جوریه نمیتونم رو ندم
درباز نکن یکبار بگو حمام بودم یکبار بگو خرید رفتم یا خواب بودم
خب میخواد فاز صمیمیت ورداره
تو یه ساختمونید حداقل هر بار نیاز نیست پذیرایی کنی
وقتی هر روز خونه ای
باهاشون توی یک ساختمان هم هستی
غیر از این باشه عجیبه
خب دیگه خودت رو میدی ما چی بگیم
یه مدت هرروز برو خونه مادرت
ک ببینه نیستی
میاد برو خودت سرگرم ی کاری کن
به همسرت بگو یجور که ناراحت نشه
بگو شما برو فلانی ببخشیدا
خونه به هم ریخته س
خجالت میکشم
همسرت بره هر روز
اره واقعا سخته خب اون فکر میکنه دخترشی دیگه
خوراکی های خشک رو بچین روی میز حتی استکان و قندان و اینا رو بذار زیر میز عسلی و یه تیکه پارچه بنداز روش خاک نگیره
وقتی اومد خونه ت کتری قوری رو بیار بذار بغل دستت چای بریز بذار جلوش و خودتم بشین تخمه بشکن
یکم اخلاقت عوض کن هم می خواهی آدم بده نشی هم می خواهی آرامشت داشته باشی نمی شه
تازه عروسی؟ برامن اوایل روزی دوبارم میومد با اینکه چندکوچه فاصله داشتیم الان چند ماهی یه بار سرمیزنه
یه راه تضمینی
صب به صب پاشو برو خونش تا وقتی شوهرت میاد
هر روز بدون هیچ وقفه ای
بگو دیدم دلتون برام تنگ میشه خودم میام
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز