کلا خانواده داماد راضی نبودن ، اول که اومدن اصلا انگار گارد گرفته بودن مادره هی سرفه سرفه که به گل و عطر اینا حساسم بعد نیم ساعت سکوت سنگین شکسته شد خانواده عروس گفتن 100 سکه قبول نکردن خواستن برن هی این ور اون ور آوردن به 14 تا بعد خواهرشوهرم گفت ته حرف شما ته ما 20 تا سکه با سه تا کالا هرچی خانواده شوهرم گفتن سرویس چوب هم قبول کنید زدن زیرش گفتن به هیچ عنوان