برای زمانیکه ذوق داشتم باربی بخرم و مامانم برای تولدم خرید یه باربی خوشگل با کلی لباس قشنگ یه ست فنجون قوری کوچولو داشتم دلم واسه عروسکام تنگ شده واسه روزایی که چون تک فرزند بودم تنها بودم ولی خیلییییییی بهم خوش میگذشت
دانشگاهی که داره تموم میشه اون جو خوبی اون حس عالی عاشق شدن ها دل شکستگی ها همش با هم
واس خاب زیر پتو گرم و نرمم
منم عاشق اشپزی بودم واسه عروسکام خیلی قصه میگفتم خواهر برادر نداشتم اون عروسکا همه کسم بوذن
ساعتها زل میزدم به صفحات رنگاوارنگ کتاب داستانام
واقعا بچه ی تنهایی بودم ولی خیلیییی خوش میگذشت بهم
الان اینقد وابستم به کسی که عاشقشم دقیقا برعکس اون موقع
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز