2777
2789
عنوان

ضبط شدن صدای خواهر شوهرم که داره پشتم حرف میزنه

| مشاهده متن کامل بحث + 1291 بازدید | 60 پست

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

اتفاقا همین کارو کردم که دیگه نه شوهرم نه اونا توقع بیجا تداشته باشن ازم بدونن ناراحتم ازشون .ولی چر ...

شاید قصدشون پاشوندن زندگی شما نیست بدذاتن فقط...

قد168.وزن اولیه94کیلو❌وزن فعلی 67 ❌وزن هدف ۶۰کیلو💪💪💪من میتوانم💪💪💪
البته نمی‌دونم واکنش همسرت چیه اما باید ابروش بره به نظرم

ناراحت میشه که برام مهم نیست دیگه خیلی منتظر بودم یه کاری کنه بعد بهم گیر میداد میگفت چرا ناراحتی همش چرا باهام بدی..الان که اینکارو کردم خیالم راحت شد که بفهمن ذات بدشونو فهمیدم خدا ابروشونو ببره

یه بار مهمون برادر شوهرم بودم تولد بود  پسرم و پسر عمویش تو اتاق پسر عمو از خودشون فیلم می‌گرفتن و بازی میکردن با گوشی من یادشون رفته بود دوربین خاموش کنند. جاریم رفته بود تو اتاق چیزی برداره خواهرش هم رفته بود کمکش تو اتاق پشت سرم داشتن حرف میزدن . بعد از دو روز فیلم ها رو چک میکردم اینو دیدم . اما چیزی نگفتم تا بیان خونمون وقتی جلو برادر شوهرم اینا رو نشونش میدم قیافش رو ببینم و این لذت رو از خودم نگیرم. خیلی روز خاطره انگیز ی شد

خوب کاری کردی عذاب وجدانش رو نداشته باش

سعی کن همیشه شوهرت رو سمت خودت بکشی و نگه داری

اینقدر استرس به خودت نده که لکه بینی بگیری

هیچکس مهم تر از خودت نیست میبینی حتی شوهران پشت خانواده همیشه سلامت روانت رو بزار تو اولویتت 

خانوم بادکنکی:پنجمین کاربریمه از سال ۹۲🎈
تو زندگی اون برادرشون نه اصلا دخالت نمیکنن نمیدونم چرا شوهر من اینجوره خیلی باهاش حرف زدم کاش درست ب ...

چون شوهر شما وقت بدگویی ،با جواب قاطع نمیزنه تو دهنشون.اجازه دخالت داده با نشستن و گوش دادن.

من خونه مامانم بودم چندروز پیش،بابام برگشت گفت زنت کجاس به داداشم..گفت خونه.گفت ما هروقت میخوایم بیایم به نوه مون سر بزنیم زنگ میزنیم زنت میگه خونه مامانمم...

داداشمم برگشت گفت چیکار کنه جای دیگه مگه داره بره؟یه خونه مامانشه دیگه.ما خواهرام میان هردیقه اینجا،میگیم چرا اومدن؟

قشنگ پشت زنش دراومد بااینکه اختلاف دارن باهم.

منم به بابام گفتم هروقت خواستی بری نیم ساعت بشینی از دوروز قبل هماهنگ کن که خونه باشه،سرزده و اخرهفته نرو.

خواهرمم مثل من طرف عروسمونو کرفت

یعنی ماخواهرا هیچوقت جلوش از زنش بد نمیگیم من تو دلم میگم الان از زنش بد بگیم دلسرد میشه به زن و زندگیش....کاش همه خواهرشوهرا همینجور بودن

قد168.وزن اولیه94کیلو❌وزن فعلی 67 ❌وزن هدف ۶۰کیلو💪💪💪من میتوانم💪💪💪
بعدش چی شد؟

بهش گفتم اون روز خونتون بودیم بچه ها از خودشون فیلم های بامزه و خنده داری گرفتن بزاریم بخندیم همشون گفتن آره منم با بلوتوث وصل کردم به تلویزیون. اولش کلی به پسرم و پسرش خندیدن یهو اون صحنه اومد . رنگش مثل گچ سفید شد بعد زرد شد برادر شوهرم نگاش کرد جاریم شروع کرد به گریه و به من گفت بیا تو اتاق با هم حرف بزنیم . گفتم هر حرفی داری همینجا بگو . اونم حرفی نداشت فقط گریه کرد منم گفتم وقتی از یکی خوشت نمیاد مجبور نیستی باهاش رفت‌و‌آمد کنی. بعد از اون دیگه رابطه ها تموم شد 

چون شوهر شما وقت بدگویی ،با جواب قاطع نمیزنه تو دهنشون.اجازه دخالت داده با نشستن و گوش دادن.من خونه ...

واقعا کاش همه خواهرشوهرا مثل شما بودن. چطور دلشون میاد زندگی ۲نفرو خراب کنن

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز