پدرم دو هفته بیمارستان بستری بود اومد بخش ،با کلی اصرار و خواهش و تمنا من اومد ملاقات ،پدرم اصلا محلش نداد،ایونم بعدش اینجوری بود که بهم بی احترامی شده نباید میومد و این حرفا،الانم اصرار داره که خودم مطرح کنم
تلاش دلبخواهی و سلیقه ای دارن اونم اشتباه هست هر تعقیری اصلاح تلاش ها انجام های عقلی ها باید صورت بگیره نه دلخواستن ها شون
پس ادامه ندین اصلا قطع ارتباط کامل کنید فکر وافکارتون بهم ریخته نشه و بدتر نشه که یک تصمیم اشتباه تر بگیرین چون راه برگشتش خیلی سخت میشه تازه از چاه اومدین بیرون پس تجربه دارهستن عقل تون تحلیل کنید احساس هاتون نزارین جای عقل تون بگیره و جهت اینده تون و هدف هاتون انتخاب کنید، بهترین ها پیش بیاد واستون ،الهی آمین
قبل از جدا شدن تون هم بچه عزیز وجود داشته و قابل درک هم بوده واسه جفت تون پس گفتن الان این بیان تون از سر دو راهی موندن گذشته سر چهار راه قرار گرفتین اکثر خانم ها قبل جدا شدن سرچهار راه گیر میفتن ولی شما بعد جدا شدن افتادیم سرچهار راه نمیدونم تو افکارتون چه گزینه هایی انتخاب کردین ولی خیلی مراقب باشین که به پشیمونی بعدش نرسین چون خیلی خیلی سخت میشه
هبچکس تجربه شو نداره؟؟😔
علت طلاقتون جی بوده ؟ بچه دارین ؟ چندسالتونه شما دوتا ؟
زنداداش من دو بار جداشد و باز خودش برگشت
دفعه اخر ديگه باهم مشكلاتشونو تاحدودي حل كردن و الان حدود دو ساله كه نورمالن
البته يه دختر ده ساله دارن شايد بخاطر اون موندن باهم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
24 ثانیه پیش
24 ثانیه پیش
24 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز