من راه دور ازدواج کردم امشب تولد بابام بود مامانم عکس فرستاد من خیلی احساسی شدم که الان تقریبا دوساله هیچ‌مناسبتی پیششون نیستم همیشه دورم و افتادم گریه گریه ها انتظارم بود شوهرم بغلم کنه ولی اصلااا خونه مامانش بودیم ولی خود مامانش نبود تنها بودیم فقط برگشت زد بهم گفتم الان بغلم میکنه ولی گفت تو این خونه گریه نکن اینجوری خودمون خوبیم همینننن بدتر شد گریم دوتا دلیل شد باورم نمیشه اینجور رفتار کرد و تازه گفت خب برو مگ میگم نرو تو چسبیدی اینجا وای خدای من چجور اون همه سال نشون نداده بود رفتاراشو
چه قدر فاصله داری باهاشون ؟
خب گفته برو ..برا روز پدر برو .مردها از گریه زن بحالشون بد میشه
یه چیزی بگم. مردا کلا دیوونه میشن جلوی گریه خانمها. انگار شعورشون صفر میشه اون لحظه. چون همدلی و محبت تو وجودشون کمه
مردا خیلی بدشون میاد زنشون گریه کنه ، احساس بی کفایتی میکنن
عزیزم ،شاید شرایط ناز کشیدن و توجه کردن نداشته.
معمولا آقایون از ناراحتی زیاد و گریه مکرر به خاطر یک موضوع خسته میشن.
چون احساس میکنند مسئول این ناراحتی ها هستند و وقتی زیاد تکرار میشه،ناراحت میشن و بی توجهی میکنند.
اگه دوست داری از کانال استاد شجاعی، موضوع: سکوت و جدل، رو گوش کن.خیلی قشنگه.
فقط روزی یک ربع گوش بدی ،کافیه.
این لینک کانالشونه در ایتا و تلگرام
@ostad_shojae
والا ماها که نمیتونیم چندروز دوری خانواده رو تحمل کنیم موندم بعضیا چجوری مهاجرت میکنن کانادا و استرالیا هر چندسال یکبار میان
باز خوبه بعضیا کمتر سر میزنن
تو هم سعی کن مدیریت کنی زمان مناسبت ها بری
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز