زندگی در مقابل چشام تار شد و هیچی نفهمیدم
وقتی چشامو باز کردم ارشامو و یه دکتر رو بالا سرم دیدم
دکتره رو به ارشام گفت چیکارش کردی به این روز افتاده
ارشام با خشم نگاهی به دکتر کرد که ترس تو وجود من و دکتر تزریق شد
اولین تاپیکی بود که انقد خندیدم😂😂
اسی جان انشالا خوشبخت بشی
از دست نی نی سایتی ها دلخور نشو تاپیک رو بردن به سمت فان و سرگرمی و هدفشون مسخره کردنت نبود😅
خودتو درگیر چارچوب نکن اگه انشات ذهنی قراره باشه
یه نویسنده باید بتونه از دیدگاهی به یه مسئله نگاه کنه که مختص خودشه
ذهنتو آزاد بزار بدون اینکه ترسی داشته باشی مسخره بشه بعد بیا همونو به زبان ادبی تبدیل کن که اثرش چند برابر بشه
با هم برید مهد کودک ثبت نام کنید
ممنون 🥲🥲🥲
آره مشاوره میرم حدود ۲هفته هست البته بخاطر افسردگیم، البته دارم سعی میکنم خوب رفتار کنم با بقیه و نامزدم، نمیدونم شاید سینگلی واسم بیشتر جوابه، من تک بعدی ام ، توی مهارت و حرفه ام بهترم، ولی توی زندگی شخصی و روابط به مشکل میخورم
کارشناسی تدریس هنر و تصویرگر کودکم، ولی اصلا نمیتونم روابط سالمی داشته باشم، از پرخاشگری متنفرم.
یاده رمان های دوره جاهلیت افتادم
چندسالتونه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
7 ثانیه پیش
7 ثانیه پیش
8 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز