2777
2789

یه دوستی داشتم که یهو ازم فاصله گرفت :( منم همش به خاطرش گریه میکردم چون خیلی کنارش آرامش داشتم حتی واسه اینکه یه بار دیگه بتونم بغلش کنم رفتم براش کادو خریدم به بهونه دادن اون کادو دوباره بغلش کردم . امروز رفتم بهش گفتم که دلم برات تنگ شده و بهترین خاطراتم با تو بوده و کاش مث قبل بشیم و... کلی باهاش حرف زدم و کلی حتی خودم رو تخریب کردم و از اون خوب گفتم . در جواب این همه حرف چند ثانیه زل زد تو چشمام و بعد بدون گفتن هیچ حرفی رفت 

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

دلیلشو نمیگه چرا دیگ نمیخاد باهات دوست نباشه؟

نه نمیگه :( آخه واقعا من کاری نکردم همش نگران بودم دلش نشکنه همه کار براش کردم . یه دوست بهتر از من پیدا کرده واسه همین من دیگه براش بی اهمیت شدم 

یه دوست بهتر از من پیدا کرد ولم کرد

من خودم دوست صمیمی داشتم از وقتی ۷سالم بود باهاش دوست بودم دوستای دیگه پیدا کرد الان از من فاصله گرفته حتی یه بار موقع بحث طرف اون یکی دوستشو گرفت .ولی برا من مهم نیس دیگه ...

اونقد تنها شدم برا تولدمم کسی رو ندارم حتی

منم یه رفیق جینگ داشتم خیلی خوب بودیم حداقل من اینجوری میدیدم بعد تولدش اذر بود هرچی زنگ زدم و پیام دادم جواب نمیداد و مسدودم کرده بود بعد چن وقت خاهرش گفت چون سیمکارتش سوخته نمیتونه باهات ارتباط بگیره در حالی که من سه هفته توی بیخبری داشتم جون میدادم فقط بدونم زندست 

وقتی فهمیدم حالش خوبه منم اززز همه جا و کلا زندگیم بلاکش کردم هنوزم عکساشو نگاه میکنم و دوسش دارم ولی خودم و سلامت روان خودم اولویت داره برام 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز