بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
چکاپ پزشکی هم برو خیالت راحت شه یا اگه مشکلی هست رفعش کنی.
من به تو میگویم اشکالی ندارد که بهترین نیستی و تشویقت هم نمیکنم که بهترین باشی.بینظیرها از دور بینظیرند و بهترینها از دور بهترین...از نزدیک، همه چیز ایراد دارد. هیچ چیز بدون نقص نیست، فریب عکسهای بینقص آپلود شده در شبکههای اجتماعی را نخور، هیچکس زندگیاش آنقدر که وانمود میکند خوب نیست، اینروزها زندگیها و روابط آدمها، همهاش جلوههای ویژه است،هیچ چیز بینقص نیست.اشکالی ندارد که گاهی ژولیده و بههم ریختهباشی، که بعضی روزها بیهدف روی تختت دراز بکشی و به ترکهای سقف اتاقت خیره شوی، یا لم بدهی مقابل تلویزیون و شبیه به آدمهای بیخبر از دنیا، فیلم ببینی و تخمه بشکنی و عین خیالت هم نباشد که فلان رایگیری به نفع چه کسی تمام شد و دنبال سفیر صلح و نجات دهنده نباشی. اشکالی ندارد که گاهی بیحوصله باشی، ورزش نکنی، کتاب نخوانی، قدم نزنی و ناامید باشی، اشکالی ندارد که گاهی هم حالت بد باشد.خلاصه که من به تو میگویم اشکالی ندارد که همه چیز زندگیات عالی نباشد، در این آشفته بازار دنیا، توقع عالی بودن، کمی زیادهخواهیست شاید.همین که هنوز هم بلدی واقعیتها را بپذیری و بازهم برای خودت دلخوشیهای ساده بسازی و زندگی کنی، قدرت و جسارت بینظیری به خرج دادهای...❤️🍬✨
حرف مردم هم برام مهم نیست، بچه منه، بقیه تو زندگی من تعیین کننده نیستن که بخوان نطر بدن
روزی سگی داشت در چمن علف میخورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف میخوری؟! سگی که علف میخورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف میخوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف میخوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش... #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی