سلام بچه ها اول به توضبح مختصر بدم همسرم ۳تا پسرن که ازدواج کردن من عروس بزرگم اما از نظر سنی از بقیه کوچیکترم شاغلم و تا الان هرزمان خانواده همسرم خاستن ما کمک حالشون بودیم اما برادر کوچیکه سالی یبار میره و میاد اونم با هزارتا دعوت ۷ساله ازدواج کرده کلن ۳بار مهمونی داده اما من همیشه مهمونی میدم و دورهم دعوتشون میکنم حالا بیایید بگم چی شده
شب های هجر راگذراندیم و زنده ایم/مارا به سخت جانی خود این گمان نبود "من میخام مامان دوتا نفس کوچولو بشم که آخر آبان میخان بیان تو دل مامانشون برام دعا کنید🙏"متاسفانه نشد که بشه😭این باردوم انتقالم بود وبازم منفی شدم چراااا؟خدایا منکه گفتم این آخریم باره و من دیگه نمیتونم پانکچر بشم چراااا؟
من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم میرفتم که بی نتیجه بود.😔 الان 19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘
اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره
خب بقیش اینکه من خیلی ناراحت شدم گفتم خب چرا مارو دعوت نکرده میگه پام درد میکرد میگم خب الان مگه درد نمیکنه برااونا مگه درد نمیکرد چرا پس مارو جدا میگه درصورتیکه من همه جا کمارشون بودم همه کاری براشون کردیم باراولشم نیست چندین بار پیش اومده
شب های هجر راگذراندیم و زنده ایم/مارا به سخت جانی خود این گمان نبود "من میخام مامان دوتا نفس کوچولو بشم که آخر آبان میخان بیان تو دل مامانشون برام دعا کنید🙏"متاسفانه نشد که بشه😭این باردوم انتقالم بود وبازم منفی شدم چراااا؟خدایا منکه گفتم این آخریم باره و من دیگه نمیتونم پانکچر بشم چراااا؟