امشب که باهام حرف زد حس کردم این منم که بی درکم
همسر من پدر ندارره و پسر بزرگ خانوادش
بهم گفت من هم پسرم هم شوهرم هم حمالم هم مردم چجوری همشو به درستی انجام بدم
گفت که مگه تو دوست نداری خونمون زود درست بشه
بهش حق میدم راستش
وای اسی چقد رفتاراش شبیه شوهر منه. تو بی درک نیستی تو یه زنی و نیاز به توجه داری این نیازیه که همه زن ها دارن
فقط حواست باشه زیاد از خودگذشتگی نکنی فقط ارزش خودت پایین میره این که درکش میکنی خوبه نشونه از خانومی خودته ولی هرچیزی باید دو طرفه باشه اونم وظیفه داره تو رو درک کنه به توام فکر کنه اهمیت بده تو دوره نامزدی هر جوری رفتار کنید همونطوری بار میاد از همین روزا وظایفشو بهش گوش زد کن
شوهر منم از بچگی سختی زیاد کشیده و الان یه آدم عقده ای که خیلی احساس کمبود داره و حس سرخوردگی داره خیلی منو اذیت کرد اونم همیشه کارو مشکلاتش اولویت داره براش هیچوقت به من اهمیت نداد و من الان تبدیل شدم به یه آدم عصبی و پرخاشگر و افسرده
با این این اخلاق کاملن آشنایی دارم همیشه سعی میکنه با مظلوم نمایی نیاز های تو رو پیش افتاده بدونه و بی پاسخ بذاره و انقدر تکرار میکنه تا خودتم باورت بشه نباید ازش توقعی داشته باشی بعد از درون ضربه بدی میخوری
اون اگه از پس یه توجه به همسرش بر نمیاد و انقد گرفتاری داره پس موقع زن گرفتنش نبوده گناه تو چیه این وسط
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز