بیاین تعریف کنین
یک ماه رفتم قهر
فهمیدم قدر شوهرمو نمیدونستم
قربون خونه شوهر رفتم
برگشتم خونمون
خیلیا رو دیدم در عذابن از سرکوفت شنیدن
به حدی که حاضرن شب تو ماشین بخوابن خونه نرن
بااینک عقدجداشدم و دوشیزه ولی خب خیلی اذیت بودم
خیلی پیرشدم
خیلی سوختم
چون با شوهرسابق هنوزم دیوار ب دیواریم
اما تازکیا عقدکردم
خدا خودش خوشبختمون کنه
والا ما که مجردم هستیم از یه سنی به بعد اذیت میشیم دیگه چ برسه طلاق بگیری و برگردی . بعضی خونواده ها اهل سرزنش کردن هستن و به خاطر وضعیتی که داری زودرنج میشی
معمولا بعد طلاق اوضاع بدتره چون پدر آدم روش حساس تر میشه
اونا سنشون میره بالاتر و حوصلشو ن کمتر میشه واقعا زندگی کنارشون سختر میشه.کاش مستقل بشی.ینی هرکی میخاد جدا شه باید ببینه میتونه خونه مستقل و درآمد داشته باشه یا ن
آخ چرا اشتباه نوشتی ی بچه بود به ک ون میگفت تون یاد اون افتادم نوشتی کیا تو تونه پدر خیلی اذیتشون میکردن
من تو عقد جدا شدم از هیچ لحاظ مشکلی ندارم فقط کاش یدونه اتاق بیشتر داشتیم خواهر 8سالم میرفت اونجا🥲
من
طلاق نگرفتم ولی انقد جنگیدم چون خودمم بچه طلاق هستم
مادربزرگ پیرم یه روز که رفتم قهرپیشش انقد غر زد سرخودموبچهام که بین بد وبدتر رفتم خونه خودم شوهرم گفت چرااومدی خلاصه موندم سره زندگیم تاالان
خدارشکر سازش کردم خداجوابموداد
مادرشوهر که دشمن خونیه زندگیم بود از زمین محوش کرد و ....شوهرم سرش به سنگ خورد
الان خدارشکر زندگیم خوبه🤲🧿🧿🧿🧿
من تو عقد جدا شدم
رفتار پدر و مادرم با من اصلا بد نیست
تعجب میکنم میگید اذیتتون میکنن😮
من خودم دو روز رفتم قهر دیدم ناپدریم و مامانم تو اخم هستن و سرکوفت میزنن برگشتم قدر خونه شوهرمو دونستم،
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
50 ثانیه پیش
52 ثانیه پیش
53 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز