2777
2789
عنوان

پُزایی که بهتون داده شده چی بوده ⁉️

| مشاهده متن کامل بحث + 716 بازدید | 39 پست

چه سوال خوبی   

من خواهر شوهرم خیییییلی پز میده همش از شوهرش تعریف می‌کنه آقااارضا چی گفت آقاااا رضا چکار کرد آقاااا رضا 

با چه آدمایی نشست و برخاست می‌کنه و.... منو شوهرم کلافه شدیما

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

زن داییم مارک کفشش و لباساش رو می کرد تو چشم من می گفت نگاه مارک داره.😐😐

یا می نشست تو ماشین داییم دیگه ما رو نمی شناخت.🤣🤣

اون جا بود فهمیدم راسته میگن یا رب روا مدار که گدا معتبر شود گر معتبر شود ز خدا بی خبر شود.

بعد من اصلاً تو عمرم مارک داشتن لباس یا نداشتنش برام مهم نبوده به خدا.

وقتی با همسر سابقم ازدواج کردم اون وضع مالیش خیلی خوب بود من از همون جاهایی باز می رفتم لباس می خریدم که خونه ی پدرمم بودم می رفتم.

تا زد و اومد خونه ام و یه بار بحث افتاد گفتم رفتم فلان جا لباس خریدم (یه جای معمولی که همه میرن) گفت وای نه تو که شوهرت وضعش خوبه دیگه مثل مجردی نرو اون جا گفتم چه ربطی داره اون جا لباساش خوبه دوست دارم برم اون جا برامم مهم نیست مارک باشه یا نه.

دیگه بعد اون هیچ وقت بهم پز نداد فکر می کرد ما می شینم حسرت می خوریم.

وقتی ببینم نظرت مخالف منه و دنبال تفتیش عقاید منی نظری که دادی رو می بینم،می خونم و رد میشم،دنیا ارزش بحث نداره‌.......

مادرشوهرم همممممش تعریف خودشو و دخترشو میکنه،میگه هرکی مارو ببینه مگه واه شما چقد عالی هستید و تو هرچیزی نظر مارو میپرسه

زنده_بمان_وجدانم#                                              نام کاربری:باران تو  :) 

همسایه مون چشم هاش قهوه ای هست از نزدیک پیداست البته از دور نه

برگشته میگه روز چشم رنگی ها مبارک،حیف که شما نیستین....

میشه برای برآورده شدن حاجتم صلوات بفرستی؟خواسته ای دارم که هرچی سعی کردم بهش نرسیدم و تا مرز افسردگی رفتم اما ناامید نشدم و به لطف و رحمت الهی امیدوارم...

من شوهرم بیکار بودو یه کار تو تامین اجتماعی برا خودم پیدا شد برادر شوهرم اجازه نداد برم بعد خانمش نشسته بود گفت من دخالتی نمیکنم چون شوهرم سر کاره و نیاز یه این کارا ندارم ،۲۲ ساله این حرفش تو دلم مونده

  

میگفت من اروپا بدنیا اومدم همه فامیلامون چشم رنگی و بورن فقط من اونقد بدشانس بودم ک موهام فر و وز و چشام مشکیه

بعد ی بار حواسش نبود عکسای خانوادگیشونو فرستاد بندگان خدا تو ییلاق زندگی میکردن🚶‍♂️

https://harfeto.timefriend.net/16597293448151

من همسرم وضع مالیش خوبه تازه عقد کردیم خونه پدرش اینا تو‌ محل قدیمی خونه ویلایی که مغازه داره کنارش ولی خب محله قدیمی هست و..من همسرم هرچی داره از خودش داره صفر تا صد همه چی پای خودشه ما تو دوره نامزدی قبل عقد همسرم خونه رو خرید سمت محل مامانم اینا هم خریدیم ولی به کسی نگفتیم بعد هی فامیل های مامانم با تیکه بهم میگفتن که شوهرت می‌تونه خونه این سمت ها اجاره کنه ؟که اخه این سمت ها گرون ها اجاره ها بالا 😂 منم هیچی نمیگم نگاشون می‌کنم میگم حالا خدا بزرگه تا بعد عروسی  😄

خودت رو به خودت ثابت کن نه به دیگرانᰔᩚ

دخترم ۷ ۸ ماهه بود

تو حیاط مادرشوهدم همگی بودیم

جاریم ک ۱۰ سالم ازم بزرگه و خیلی ادای با کلاسی داره

برگشت گفت پسر داشتن چیزیه ک ادم راحت میشه و خیالت راحته کلا بعد بمن نگا کرد چون همه پسر داشتن جز من

من ناخواسنه و خدا خواسته وقتی دخترمو از شیر گرفتم پسرمو باردار شدم

خلاصه الان ک از جفتشون دارم

هروقت حرفش بشه میگ بچه اصلا فرقی نداره

خودم از این مدل حرفا متنفرم ولی اولین پزی بود ک شنیدم و جالب بود برام

خدایا برای تک تک لحظه‌ها شکرت🤍

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز