آبروم پیش خانواده شوهرم رفت

یعنی چی ب هم بزنم؟!!!!!!!!!

خیلی وقتا ممکنه کسی ضعف بره

از خستگی و استرس و.....

تازه ممکنه کسی خودش بگه استرس ندارم... اما شواهر حاکی از استرس زیاد طرف هست

شوهرت رو بچشب و خوش باش

فکرتو درگیر نکن و آرامش خودتو حفظ کن

این روزها میگذره و برنمیگرده....پس لذت ببر

به جا اینکه حالت بد شده ناز کنی خودت رو ضایع میکنی؟ حالا گیر نده میره تو ذهنش تقی به توقی بخوره میگه از اول اینطور بودی. بذار از ذهنش بیاد بیرون. ناز کن. بگو وای استرس داشتم وای ذوق داشتم و... 

ابروت پیش خانواده شوهر نرفته اونا درست برخورد نکردن

وای چقد حقیر کردی خودتو،یعنی چی پشیمون نشدی،باورم نمیشه یه دختر انقد خودشو کوچیک بدونه

چقدر بی اعتماد به نفسی 

فکر کنم خیلی در نظرت شوهرت لطف کرده بهت که بات ازدواج‌کرده

من زن داداش وسطیم یهو شب عقد غش کرد بردیمش دکتر وپیگیری اینا چندروز هممون استرسش وداشتیم ونگرانش بودیم مامانم هی براش اسپند دود میکرد میگفت چشمش زدن اخرشم فهمیدیم قلبش نارسایی داره وحتی عمل هم کرده ولی هیچکدوم ما خبر نداشتیم حتی زمانی که داداشم میبردش دکتر اون میگفت نمیدونم چمه اولین بارمه ولی بعدها پرونده های پزشکیش اینا همه رو شد برامون پس یعنی باید بهم میزدیم؟؟؟اتفاقا بیشترهم هواشو داشتیم اصلا هم ب روی خودش وخونوادش نیوردیم الانم خداروشکر بارداره خیلی هم حالش خوبه تمام درماناش رفته 

یعنی اگه خدای نکرده بعد مشکلی پیدا کنی میخواد بره؟😐مسخره ست

سر اینکه حالت بد شد هه ی میگی پشیمون نشدی؟؟؟

میخوای یدفعه دستشو بگیر ببوس که قبولت کرده😐😐

دم معرفتتون گرررررررم

فدات عزیزم 🫀