مامانم دو تا دختر داره
اون یکی داییم هم دو تا دختر
خالم یدونه دختر
زنداییم یه دختر و یه پسر
حالا همش به مامانم میگه پسر من تنها نوه پسره شما پسر ندارید یا یدونه بیار بعد مامانم گفت من نمیخوام خودت بچه بیار گفت من دارم دیگه
یا همش با حرفاش مامانم و زندایی رو عذاب میده
خالم شهر دیگس وگرنه به اونم میگه
یه جواب خوب بگین من بگم دهنش رو ببنده