بچه ها قرار بود پنجشنبه مادرشو برادرش اینا بیان خونمون شام بعد یهو مامامان زنگ زد گفت فردا میاییم بعد اینکه قطع کرد من گفتم وای طی نکشیدمو کارام میمونه چون قرار بود پنجشنبه که شوهرم خونس کمکم کنه یهو عصبی شد گفت حرف نزن قاطی میکنم گفتم من که نگفتنم چرا روزش عوض شد یا نیان گفت تو بیخود میکنی بگی مگه جرات داری بگی....
من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم میرفتم که بی نتیجه بود.😔 الان 19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘
اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره
من امام رضایی ام🌹🌹🌹دل من گم شد اگر، بسپارید امانات رضا... و اگر از تپش افتاد دلم ببریدش ملاقات رضا... از رضا خواسته ام بگذارد که غلامش بشوم همه گفتند محال است ولی دلخوشم من به محالات رضا(علیه السلام)
آخه کوچیکم کرد گفت بیخود میکنی مگه میتونی چیزی بگی!!
اهمیت نده ،چی بگم والله
تو هم با خنده شوخی میگفتی آرع من شریک زندگیتم ،من زن این خونه م ،من دوس دارم با آمادگی کامل از مهمونام پذیرایی کنم و این حرفهااااا
خامش کن
من امام رضایی ام🌹🌹🌹دل من گم شد اگر، بسپارید امانات رضا... و اگر از تپش افتاد دلم ببریدش ملاقات رضا... از رضا خواسته ام بگذارد که غلامش بشوم همه گفتند محال است ولی دلخوشم من به محالات رضا(علیه السلام)