2777
2789
عنوان

از چه مهمونی که واستون اومده خاطره ی بد دارین و بدترین مهمونی بود

| مشاهده متن کامل بحث + 1640 بازدید | 84 پست
ما باخیلیا قطع ارتباط کردیم کلا نمیدونم چرا اینطوری شدن همه یجوری ان انقدر زنای همکارای شوهرم عجیب غ ...

از ی طرف تنهام دوست دارم باکسی رفت وامد کنم ولی ازطرفی رفتارای چیپ زیاددارن مردم 

هولوگرامی ام چندسال اینجابودم ولی کاربریم پرید ..خواننده خاموش بودم چندین سال.. خانواده دومم اینجاست

اره من همیشه از تنش میترسم اونم میدونه ..متاسفانه

پس اونم ازت سو استفاده می‌کنه....نه نترس قوی باش .من نمیخام جدال بیوفته بینتون ولی باید از حق خودت دفاع کنی تو هیچ وظیفه ای نداری که این طور آدم هارو تحمل کنی

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

ما باخیلیا قطع ارتباط کردیم کلا نمیدونم چرا اینطوری شدن همه یجوری ان انقدر زنای همکارای شوهرم عجیب غ ...

وای منم چند روز پیش یکی از زنای دوستای شوهرم دیدم هنگ کردم دختر....زنده قلیون میکشید شیره میکشید و یه چیزایی تعریف میکرد کدمن حالم بد میشد 

وای منم چند روز پیش یکی از زنای دوستای شوهرم دیدم هنگ کردم دختر....زنده قلیون میکشید شیره میکشید و ی ...

وای وای 

هولوگرامی ام چندسال اینجابودم ولی کاربریم پرید ..خواننده خاموش بودم چندین سال.. خانواده دومم اینجاست

عزیزم☹️☹️☹️

هربارم ب خودم میگم آدما کامل نیستن همه عیب وایراد دارن فایده نداره غیر قابل تحمله .

یبار رفتیم خونه همکارش شوهرش نون خریده بود اورد تواشپزخونه  داد ب زنش اینم همینطور ک نشسته بود گذاشت روفرش اشپزخونه ینی پرام ریخته بود گفتم چراروفرش گذاشتی ی پارچه پهن میکردی گفت وای ول کنین بابا چ سخت میگیرین

هولوگرامی ام چندسال اینجابودم ولی کاربریم پرید ..خواننده خاموش بودم چندین سال.. خانواده دومم اینجاست

هربارم ب خودم میگم آدما کامل نیستن همه عیب وایراد دارن فایده نداره غیر قابل تحمله .یبار رفتیم خونه ه ...

روفرش اشپزخونه ک هرروز با جوراب میان ومیرن اووق من نتونستم اون شب شامو بخورم نونا ازگلوم پایین نمیرفت 

هولوگرامی ام چندسال اینجابودم ولی کاربریم پرید ..خواننده خاموش بودم چندین سال.. خانواده دومم اینجاست

خواهر شوهرم 

که وقتی اومد خونمون گفت چقدر اینجایی که زندگی میمدید بی کلاسه 

منم دیگه نه دعوتش کردم نه وقتی گفت میخوام بیام خونه تون اجازه دادم 

اون موقع خیلی ناراحت شدم از حرفش ولی الان بدترین حرف رو هم بزنه اصلا برام مهم نیست 

من کلا خیای آدم حساسی هستم اما حرف جاری و خواهرشوهر ذره ای برام مهم نیست نمیدونم چرا

از اردبیل مهمون اومده بودن بچه هاش کوچیک بودن میرفتن دسشویی دست هاشونو نمیشستن دمپایی دسشویی رو کنار سنگ درمیاوردن میومدن بیرون وایییی غذا میخوردن دست هاشونو میزدن به مبل رنگ مبلم روشن بود بعد اینکه رفتن کل خونه رو شستم🤧🤧

نَبود وُ نیستُ و نَخواهَد بود عَزیزتَر اَز تو بَرایِ مَن جانِ مَن:)A🫀✨️️ 

منم نه دوست دارم جایی برم مهمونی نه دوست دارم مهمون بیاد خونم

خونواده شوهرم اوایل زیااااااااد میومدن، سرزده. بچه هاشون که 20،30 تا میشدن از دیوار میومدن بالا درو واسه خودشون باز میکردن میومدن. کم کم، بهشون فهموندم از مهمون سرزده بدم میاد

الان سالی یک بار عید ما میریم، یک بار اونا میان

خونه مامانم هفته ای یبار میرم فقط

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز