دو دست استکان زشت داشتم کوبیدمشون دیوار راحت شدم ازشون . حواسمم بود تو خونه نشکنم دردسر بشه برام بردم حیاط کوبیدمشون دیوار . شوهرمم رفت جارو کرد تا خانواده ش سر نرسیدن .آخه تو یه خونه زندگی میکردیم و میدونستم نیستن خونه
[QUOTE=367439171]شوهرا همه جا خرابکاریای بعد دعوارو جمع میکنن😂😂😂😂😂[/QUOT
تو دعوا دوس دارم پرت کنم هر چی دم دستمه
شوهرم آخر به صدا دراومد میگه نمیدونم کی یاد داده به تو پرت کنی
بچه ها به منم یکم سلیطگی یاد بدید خیلی بی زبونم
اونم تو خیابون
فکرشو بکن کفش براق کیف مجلسی دامن و کت قرمز تر و تمیز
یهو ی مرده خاک بر سر غریبه با زن سیلطش اصلا ترمز نزد عین گاو اومد رد بشه اصلا نگاه نکرد بوق نزد هیچی نکرد ما ام داشتیم خیلی قبلتر رد میشدیم اصلا تقصیر اون خاک بر سر بود یهو خودش اومد فحش داد با زنش خیلی بی دلیل که چرا اینجا این شما ما بغل تیره برق بودیم اون با ماشین کنترلش از دست داد از کلا خیابون خارج شده بود از کله پوکی خودش بود منم اعصاب نداشتم بغل راننده تاکسیا جیغ زدم بیا برو گمشووووووووو خاک بر سر بدبخت زنش نشست تو ماشین گاز گرفتن رفتن راننده تاکسیا و سبزی فروشمون میخندیدن😂😂😂😂😂😂😂😂
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
48 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز