چیکار کنم بچم بغلی نشه

وای نگوووووو🥹🥹🥹🥰😍😍😍

دل منم خواست🥰🥰🥰😍

ببین واسه بقیه از دور و تمیز و مرتب و سیر بودنش قشنگه

ولی واقعا مادر هم به استراحت نیاز داره

خب این بنده خدا میگه دائم بغل میخواد 

قدر این روزها رو بدون هر چند سخته ولی میگذره

تا میتونی بزار به بغلت باشه از کارهای دیگه ات بزن ولی بچه ات رو بغلت کن محبت کن

اون الان احتیاج داره به آغوش پرمهرتو

کاش زمان برمی‌گشت عقب و بچه هام رو طور دیگه بزرگ میکردم

کاش  همه ی حوصله و عشق و محبتم رو اون روزها نثارشان میکردم

آشپزی و شست شو و رفت و روب همیشه هست

ولی بچه ها تا چشم رو هم میزاری بزرگ میشن و ازت فاصله میگیرن و حسرت اینکه نوازششون کنی و محبت کنی بهشون برات میمونه

بچه ات گشنه اس .مدامم بغلش کنی هم خودت خسته میشی هم بدنش دردمیگیره .مطمئن شدی سیر شده بذارتوجاش بخوابه براش موزیک های آروم بذار 

از مشاور کودک کمک بگیر 

دوست محترم شما کودکی رو به این دنیا آوردی پس وظیفه ی شماست زمانهایی که بیداره مورد توجه و آغوش صد در صد شما قرار بگیره و زمانهایی که می خوابه شما کارتون رو انجام بدید...تا دو سالگی ....

خوب این ۱۲ روزشه 

از الان بهونه می گیره 

بغلی نیست کولیک داره

وگرنه بچه ۱۲ روزه نباید گریه کنه انقدر. 

خدا نصیب نکنه 

من بچه اولم کولیکی بود

یادم میفته از گردن تا کمرم تیر می کشه

صبح تا شب شب تا صبح یکریز جیغ می کشید فقط باید بغل می کردی راه می بردی

پشت پلکام از بی خوابی ورم کرده بود شکل خون آشاما شده بودم

می نشستم تو بغلم بود زار میزد

جارو برقی و سشوار روشن می کردم یه استراحتی می کردم دوباره شروع می کردم

همه ی داروها رو امتحان کردم 

هیچ کدوم اثر نداشت

فقط ۴ ماهش که گذشت اروم شد

ای جانم

بگردم براش 

دقت کن میفهمی 

مگه میشه ندونی میخوره یا نه

اگه سینه فقط دهنشه و نمیخوره

پستونک براش بگیر

پستونک مثل یه مادره

به بچه آرامش میده

وای یعنی کولیک هیچ راهی برای درمان نداره؟ یا تو حاملگی میشه کاری کرد بچه کولیک نگیره بعدا؟

اره عزیزم

هیچ راهی برای درمان نداره

ولی میشه پیشگیری کرد

تو بارداری تا می تونی ارامش داشته باش

من و شوهرم سر اولی خیلی با هم درگیر بودیم

من خیلی تو بارداری حرص خکردم و گریه کردم

اونم بدنیا اومد پوستمو کند

دومی هم دقیقا سر بارداریم مادرشوهرم ایند اومدن یه ما موندن خونه م 

کلی حرص و جوش خوردم همینجوری شد

سر سومی 

بخور و بخواب کردم 

ارامش داشتم

خدارو شکر 

بچه ی آرومی بود