والا من اصن عروس رو ندیدم😐
منو پارتنرم و خواهرش توی تالار بودیم انگاری
بعد سر میز نشسته بودیم داشتیم حرف میزدیم یهو اون ی چی گفت من بدم آمد قهر کردم آمدم برم بیرون بعد اون آمد دنبالم بعد من میخاستم سوار یک ماشین بشم
بعدش اون شخص میخاست به من چاقو بزنه و من از خواب پریدم