چون دو رو هستن نمیتونم خودمو ثابت کنم به کسی جلو دختراش و دامادش بهم چیزی میگه اونا هم پشتش ....
مثلا یکی از کاراش جلو شوهرم هی میگه اینو بخور اونو بخور وقتی رفت مثلا تا تو حیاط برشون میداره از جلوم میکشه بعد میگه کامران هر چه بهش گفتم نخورد هیچی نمیخوره اینجا