2777
2789

واقعا رو اعصابم هستن نمیخوام بد باشم ولی واقعا کاری میکنن فرار کنم ازشون نرم تو جمعشون انقد دل شکوندن که نگم مثلا موهامو به چه عشقی رنگ کردم رفتم خونشون میگن تو خو سیاهی موهاتو رنگ‌میکنی  همه نشسته  البته اون تایم شوهرم بیرون بود جلو اون چیزی نمیگن دورو هستن  چی بگم چی کار کنم 

خب گلم ازشون دوری کن رالطه رو کم کن و باهاشون رسمی باش حتما زیادی بهشون رو دادی که راحت بهت حرف بزنن.درمورد دیگران پیششون نظر نده و حتی المکان رفت و امدتو کم کن اگه شوهرت دوست داره باهم برید ساعت موندن رو کمترکن

خب گلم ازشون دوری کن رالطه رو کم کن و باهاشون رسمی باش حتما زیادی بهشون رو دادی که راحت بهت حرف بزنن ...

چون دو رو هستن نمیتونم خودمو ثابت کنم به کسی جلو دختراش و دامادش بهم چیزی میگه اونا هم پشتش ....

مثلا یکی از کاراش جلو شوهرم هی میگه اینو بخور اونو بخور وقتی رفت مثلا تا تو حیاط برشون میداره از جلوم میکشه بعد میگه کامران  هر چه بهش گفتم نخورد هیچی نمیخوره اینجا

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

چه جادوگری مادرشوهرت

خیلی.. منو نمی‌خواستن به اصرار شوهرم اومدن خواستگاری

بعد میگه خواستیم فلانی رو بهش بدیم عین یه تیکه ماه... تو عروسی تو جشنی هی یه نفر رو نشونم میده میگه نگا اونو میخواستم بدم بهش 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   nazi09  |  5 ساعت پیش
توسط   domino18  |  4 ساعت پیش