اول اینکه من باید 12 پریود میشدم و هنوز نشدم و همیشه چند روز قبلش خلق خوم عوض میشه و حساس و گریه و عصبی و..جدیدا یه خانواده به حمع دوستان اضاف شدن خانوم 15 سال از همسرش کوچکتر و بچگی ازدواج کرده . دو سال از من شوهرم کوچکتر معمولا تعریف رابطه من شوهرم میدن.بم گف چطوره زندگی با شوهر همسن گفتم ما مث رفیقیم لبخند زد چیزی نگف. شوهرم خیلی زیبا و خوشتیپ( به گفته همعهه) و حتی ازم سره. چند بار دیدم این خانوم حین خرف زدن با بچه ولی یواشکی رو شوهرم زومه . یا مردا حرف میزن نگاش رو شوهرمه. حقیقتش دیگه هیچی جز خانومی و احترام ازش ندیدم
نمیشه رابطه تونو قطع کنی باهاشون؟من حس خوبی ندارم بهش
هر آدمی انسان خوشتیپ ببینه جذبش میشه اما قصد بد نیست جلوه بصری داره شوهرت😅
قطعاااا فاصللللله
دیگه خیلی من حساس شدم و حس بدی میگرفتم ک بیاد خونم یا برم پیشش و شوهرش چون شوخه شوهرم هم تمایل داره ک بیان و برن. بخاطر یه کاری تند تند میومدن خونم یا شوعرم میگف بریم خونشون کارشون انجام بدیم.
[QUOTE=367331879]این نگاه کردنش که گفت یه جوری شدم بعدا حتی میتونه بهش نخ بده شمارشو از گوشی شوهرش برداره پیام بده و. ...[/QUOTE تازه وقتی شوهرم تمایل به رابطمون داشت من بدتر شک میکردم و حالم بد میشد
چند روز پیش گف بریم خونه فلانی بهونه اوردم نرفتم . روز بعدش گف بریم خونه یکی دیگه ک دوست مشترک بهونه اوردم ولی نشد و رفتیم و من استرس داشتم نکنه اونا بیان ک دیدم زنگ زد به خانوم اون خونه گف الان میایم خونت. ک من سریع به شوهرم گفتم بریم . ک همونحا عصبی شد و داد زد سرم بریم ولی هیچ وقت نگی ببرم جایی و فلان
شک نکن الان چیزی نیست حس میکنم ولی بعدا میتونه باشه،این حس من میدونی شبیه چیه؟انگار یه چیزی به آدم الهام میشه اونجور میشم مثلا تو ۲۰درصد مواقع کار میکنه و اونم دقیق دقیق شده چند نفر تو همین ساست بودن دوست شدم باهاشونو بعضی حرفا رو گفتم تبدیل به واقعیت شده خودشونم تعجب کردن اینهمه دقیق گفتم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز