2777
2789
عنوان

امشب بخاطر یه خانواده با شوهرم الکی دعوا کردیم

| مشاهده متن کامل بحث + 611 بازدید | 44 پست
منم ترسم همینه عزیزم شووهرمم جوکیر مثلا بغهمه فلانب ازشش خوشش میاد حس میکنم بیشتر میخاد جلب توجه ک ...

اره فاصله بگیر بهترین نسخه برات همینه عزیزم فاصله تو رعایت کن اون هم مرد دیگه میگی خوشگل هم هست پس ناخوداگاه قیافه ش جلب توجه میکنه مستقیم بهش نگو غیر مستقیم بهانه بیار نرین تو جمعشون

خلاصه ابرو داری کردم اونا اومدن و نشستن و شوهرمم دیگه ناراخت بود هی میگفتن چتونع شما زوج خوشحال  ما بودین فلان  .. گذشت و اومذیم خونه . ک امروز شوهرم زنگ زد  خیلی گشنم شامو آماده کن ک اومدم زود بخورم چایی هم اماده باشه

 15 هفته و 4 روز منتظر گرفتن دستای کوچولوتم روودوممم    

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

من خودم به شخصه خیلی مراقب روابط دوستی هستم و هر کسی رو وارد حریم خانوادم نمیکنم چون یک بار این کار رو انجام دادم و خیلی برای جفتمون عواقب داشت .داستان خیانت و اینا نبود ولی قشنگ داشتن سبک زندگی ما رو خراب میکردن و به طرق مختلف بینمون اختلاف مینداختن که به موقع فهمیدیم و رابطه رو تموم کردیم باهاشون 

دقیقاا . حالا من گفتم شاید بخاطر پریودیم باشه من اشتباه کنم

نه اون نگاه زیر چشمی که گفتی حالمو بهم زد حس بدی گرفتم ومطمئنم از اینجور ادما هر کاری برمساد مخصوصا که اختلاف سنیشونم زیاد احساس میکنم زیاد همو نمیفهمن با شوهرش 

حدس زدم گفتم یا فوتباله  یا میخاد بره خونه فلانی یا اونا میخان بیان . چون یه مدارکی داره باید بشون بدیم اول بش گفتم امشب بریم خونه فلان دوستم گف نه  خستم . پس مهمونی رفتنش فهمیدم کنسه گفتم ختما اونا میان یا میخاد نگاه فوتبال کنه. گفتم مگه فوتباله امشب گف نه . گفتم  عزیزم اگه  مهمونی امشب خاست بیاد کنسل کن 

 15 هفته و 4 روز منتظر گرفتن دستای کوچولوتم روودوممم    
این نگاه کردنش که گفت یه جوری شدم بعدا حتی میتونه بهش نخ بده شمارشو از گوشی شوهرش برداره پیام بده و. ...


 آفرین همین دیگه بخدا خیلیی خیلیی خیانت زیاد شده تا یکی مشکوک میزنه باید کلکشو بکنی

از یاد رفت قصه ما، یاد ما بخیر .....

دیدم گف باشه بریم خونه دوستت .. من خو الکی گفته بودم خاستم ببینم نیتش چی بود ک گف زود شام و چایی بخورم . گفتم ن دیگع عزیزم خسته ای . گف نه  بریم انگار دنبال دعوایی . گفتم چ دعوایب خسته ای حس میکنم امشب فلانی میاد خو جوابش نده گف خو بیاد چ اشکال داره  دیگه عصبی شدم 

 15 هفته و 4 روز منتظر گرفتن دستای کوچولوتم روودوممم    

 گف من گفتم خستم جایی نمیرم ولی در خونم به رو همه بازه  گفتم تو و تمایلی به رابطه با اونا داری گف تمایل ندارم فقط اون اقا شوخه حالا ک گفتی هم کنسل میکنم گفتم چ بهتر عزیزم گف ای عزیزم کفتنت از صد فوش بدتره فقط خدا تو را بشناسه

 15 هفته و 4 روز منتظر گرفتن دستای کوچولوتم روودوممم    
دیدم گف باشه بریم خونه دوستت .. من خو الکی گفته بودم خاستم ببینم نیتش چی بود ک گف زود شام و چایی بخو ...

واهااااای

چقد شما رفت و امد چرت با دوست و اشنا دارید 

اعصابم خورد 

خب تمومش کنینن

چرا ا زاول اجازه دادی ک این رفیق بازیا باشه؟؟؟ 

منک نمیرم هیچوقت، راهم نمیدم خونم کسیو

فقط یبار رفتیم خونه دوست شوهرم یه هدیه ای بدیم سر یه لطفشون

ک لونام عین ما مذهبین، زنا رفتیم یه اتاق، مردا یه اتاق دیگه و راحت، اصلا زن و مردا همو ندیدن، بنظرم رعایت بعضی حریم ها ک خداهم گفته خویه، حالا کسی ریپ نطنه، اعتقاد من اینه اعتقاد شماهم محترم

چنسالشه شوهرت؟زنه خوشگلار از شماست؟

۲۵. والا قد بلند خوشتیپ نمیدپنم چهرش بهتره یا . خیلی ساکت و موزیه و بیشتر با نگاهش حرف میزنه  من حس خوبی ندارم اصلاا

 15 هفته و 4 روز منتظر گرفتن دستای کوچولوتم روودوممم    
اگه حس خوبی ندارید کاراش غیر عادی هست بهترین پیشگیری قطع رابطه هست

اخه دوسش دارم ادن پاکیه ، طرفو دوس داشته خب نشده میخواد وارد رابطه جدید بشه ، با صداقت هم بهم گفته ، اما خب من نمیدونم چیکار کنم که درست شه

۲۵. والا قد بلند خوشتیپ نمیدپنم چهرش بهتره یا . خیلی ساکت و موزیه و بیشتر با نگاهش حرف میزنه من حس ...

ببین نگران نباش تو از زنونگیت استفاده کن با آرامش به شوهرت بگو برا زندگیمون بده، شراکت کردین باهم،؟؟؟دعوا و قلدری نکن زنونه با گریه و نازو اینا بگو بهش

نرم نرمک و ریز ریز رابطتو با این دوستتون کمرنگ و کمرنگ کن تا کامل قطع بشه یا ی بهانه ای پیدا کن و نا ...

منم هدفم همین بود ک شوهرم گف فقط خدا تو رو بشناسه گفتم خدا لعنتم کنه اگه یبار دیگه بت بگم عزیزم . من حس خوبی به این اقا نذارم ن بیاد خونم ن میرم خونش هر کی دیگه باشه قدمش رو چشمم ک اومد خونه گف من دیگه نمیتونم اخلاقاتو تحمل کنم  اگه قرار ایطور باشب ای زندگی پیش نمیره. یا من تو فقط همخونه ایم .  شام نمیخورم فلان منن داد زدم تو بخاطر اقای فلانی ایطور شدی چرا اون ایقد برات مهمه و خلاصه داد و بحث و دعوا . بعد نیم ساعت گف شام بیار بخوریم

 15 هفته و 4 روز منتظر گرفتن دستای کوچولوتم روودوممم    
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز