اینکارو کردم ولی یکم فکر کردم دیدم دارم کم گم پیمون میشم رفتم دستشویی تو حیاط تا کسی نشنوه تا تونستم نایلون رو کردم ته حلقم چند بار بالا اوردم
بعدش دلدرد و قلب درد عجیبی داشتم ک تا الان کمی بهتر شدم
🙂و خودمو تو اتاقم حبس کردم دیدم من چه باشم چ نباشم همه به زندگی خودشون ادامه میدن چراغو روشن کردم رفتم غذا خوردم برگشتم میخوام کتاب بخونم