لبخند های پدرم
عشق به همسرم
وجود خدا
فعلا نمیتونم بلند شم حتی به مرگ فکر میکنم
اینکه دنیا به اخر نرسیده
خانوادم
امید به خدا و اراده
ته چاه بودیم
نداشتن هدف محدود فقط توی ی چیز و اعتماد ب خدا
فعلا نتونستم
ولی شاید حس تنفر بتونه سر پام کنه
بخاطر کسایی که عاشقشونم جونمم میدم
سرپا شدنم و خوشحال کردنشون که وظیفمه
فقط به این فکر میکنم که وقتی که خدا برای افرینشم صرف کرد رو هدر ندم🫤 نمیخوام وقتی مردم با چشم غره کارناممو جلوم بگیره بگه دقیقا تو اون صد سال زندگی چیکار کردییییی🧐 میتونستم یکی دیگه رو جای تو بفرستم چرا ادامه ندادیییی، تو که وقت داشتی😂
یه همچین چیزی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
12 ثانیه پیش
13 ثانیه پیش
13 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز