من حتی حاضرم برم سر کار ولی حتی یا قرون ارث و میراثشو پولاشو نخوام ادمی که وظیفشه خرج منو بده ولی همش غر میزنه وومنت میزاره تو اوج دارایی و داشتن تک دختر ادمی نیس حرف پذیر باشه... مردم دنبال پیشرفت بچه هاشونن، بابای من در حسرت داشتن یه پسر منو دق مرگ کرد تو این زندگی و در مقابلش یه مامان دارم که هیچوقت هیچکاری برام نکردو حتی مادری نکرد برام...
من جز خودم کسیو ندارم...
در ضمن اینو بهت بگم
برای هر چیزی که میخوای اگر تو زندگی محدودت کردن باید بجنگی
نمیگم با پدرت بجنگی
ولی اگر کوتاه هم بیای چند سال دیگه اونا هیچ وقت گردن نمیگیرن
من شهر خیلی دور نرفتم اونم چون بابام اصرار کرد بعد مدت ها بهش گفتم تو نذاشتی برم، بهم گفت خب میزدی منو تو عمل انجام شده قرار میدادی
عزیزم منم مثل شما اما تک فرزند بودم خانوادم خیلی سخت میگرفتن دانشگاه منم تیپ یک بود و دور (تبریز)موررد علاقم راضی نبودن دیگ ولی متقاعدشون کردم و راضیشون کردم تو ام اروم و با احترام باهاشون حرف دلتو بزن بگو من این همه تلاش کردم که به اون دانشگاه مورد علاقم برسم چرا دارین منو از ارزوهام دور میکنید طرف میره یه کشور دیگ درس میخونه...
خب برای پیشرفتت چیکار کردی؟
اون وظیفه ای به جز نفقه ات نداره جای خواب لباس امنیت خوراک
دادگاه هم بری اینو میگه مثلا ماهی ۲ یا ۳ تومن میشه
توقعت را بردار از آدما رو پای خودت وایسا و شروع کن
تا الان چیکار کردی که بری سرکار؟ حضوری نمیزاره آنلاین کار شروع کردی؟
بخون دولتی بیاری که پول پدرتو نخواد
بعدم شده با دعوا درگیری آبروریزی هرچیزی برو تهران و برنگرد
خودت برو سر کار
مواظبم باش دعا به خوردت ندن یوقت
ببین من احتمالا همسن مادرتم پس نظرم خام نیس...اگه چندسال دیگه بگی نزاشتین من برم دانشگاه میگن مامقصر نبودیم میخواستی میرفتی! پس تا میتونی مقاومت کن.بجنگ.دعا نویس چیه؟ بزرگترایی که ممکنه روش تاثیر بزارن و بنداز جلو...بگو مامان بیاد با من تهران زندگی کنه...روحرفت وایسا و کوتاه نیا.
من رشتم تجربی بوده زوری تجربی خوندم بدون علاقه کنکور دادم هیچ پلنی برا کنکور نداشتم. بعد اونم قوانین کنکور تغییر کرد و تاثیر سال یازدهم و دوازدهم باهم توی کنکور اومد که من سال یازدهم امتحانم نهایی نبوده و مجبورم برم دوباره بخونم سابقه بندازم. ازونجاییم که بزور پول و کلاس درس خوندم و دیپلم گرفتم و دنبال مهندسی و پزشکی نیستم و خانوادم گند زدن به زندگیم نمیتونم سه سال عقب بیوفتم هنر بخونم دوباره کنکور هنر بدم چون الان ۲۰ سالمه و یک سال هم با تاخیر بخاطر عمل کمرم، دیپلممو دیرتر و با بدبختی گرفتم.
فقط میتونم بگم گوش نکن برو بعدا مثل من عذاب نکشی
منم تک فرزندم ولی چون دخترم میتونم بشینم سر جام شوهر کنم یا اصلا با پولای بابام زندگی کنم ولی نرم دنبال استقلال خودم... اینه منطق بابای من که حسرت یه پسر تو دلشه ولی نمیتونه به دخترش آزادی و قدرت بده تا برسه به چیزی که میخواد... اومدم تاپیک زدم که شاید بقیه دعا کننو دعاشون بگیره ولی بدتر همه میخوان منو قانع کنن...
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز