2777
2789
نمیتونم 😭

خیلی دلت گیر؟ چرا تلاش نکردی ببینی میخوادت یا نه

زمان موسی خشک‌سالی آمد. آهوان خدمت موسی رسیدند که ما از تشنگی تلف می‌شویم،لذا از خداوند متعال در خواست باران کن! موسی به درگاه الهی شتافت و داستان آهوان را نقل نمود!خداوند فرمود: موعد آن نرسیده،موسی هم برای آهوان جواب رد آورد!تا این‌که یکی از آهوان، داوطلب شد که برای صحبت و مناجات بالای کوه طور رود. آهو پیش از رفتن، به دوستان خود گفت: «اگر من جست و خیز کنان پایین آمدم بدانید که باران می آید وگرنه امیدی نیست!»آهو به بالای کوه رفت و حضرت حق به او هم جواب رد داد. اما در راهٔ برگشت، وقتی به چشمان منتظر دوستانش نگاه کرد، ناراحت شد! شروع به جست و خیز کرد و با خود گفت:«دوستانم را خوشحال می کنم و توکل می‌نمایم؛ تا پایین‌رفتن از کوه هنوز امید هست!»تا آهو به پائین کوه رسید، باران شروع به باریدن کرد!موسی علیه السلام معترض پروردگار شد،خداوند به او فرمود: «همان پاسخ تو را آهو نیز دریافت کرد با این تفاوت که، آهو دوباره با توکل حرکت کرد و این پاداش توکل او بود!»هیچ‌وقت نا امید نشو،لحظه‌ی آخر، شاید نتیجه عوض شود          «توکل‌ات به خدا»
دلم یکی دیگه میخواد میترسم اون نیاد

عزیزم تا اون کسی ک رو دوست داری کامل از ذهنت و دلت ننداختی بیرون به فکر ازدواج نباش ک خودت رو نابود میکنی ...اول ذهنت رو آزاد کن و توکل کن و بسپار بخدا و فکرش رو برای همیشه بزار کنار

 کاربر خانوم هستم.من عاشق پسر مذهبیه واحد روبرویمون شدم صداش همش تو اتاقمه دارم دیووونه میشم...سه سال هست که تو ساختمون ما دو تا پسر از شهر دیگه برای کار آمدن و زندگی میکنن و دیوار اتاق این پسر با دیوار اتاق من مشترکه، تویه طول سه سال تمام خنده هاشو صحبتاشو تلفناشو رازو نیازاشو و نماز خوندناشو نماز شباشو و حتی گریه هاشو (موقع رازو نیاز و خوندن دعا)شنیدم و خیلی وقتها ک شروع به صوت قرآن میکنن من اینور دیوار دست از کارم بر میداشتم و به صوت قران ایشون گوش میدادم و میگفتم خوشبحال همسرشون(مطمعن شدم مجرد هستند) من ایشونو ندیده بودم تا اینکه پارسال بارها ایشونو دیدم و دلم رفت و الان درگیرش شدم  من جز توکل کاری از دستم بر نمیاد ،من در ماه ۱۹ اسفند ۱۴۰۲ کربلا روزیم شد و اونجا از آقا خواستم یا فراموششون کنم یا اگر به صلاحه  این پسر رو به من ببخشه که مطمعناً قَدرش خواهم دونست در غیر اینصورت بهش همسری بده که قَدرشو بدونه...                             خیلی ها ازم پرسیدن به کجا رسید این عشق یک طرفه! (مرسی از پیگیریتون) پسر همسایمون اسمش آقا حامد هست.عزیزان از  آقا حامد رفتارهای مثبت زیادی دیدم از پارسال تا امسال نمتونم بازش کنم چون طولانی هست ولی در نهایت پسر همسایمون من رو خیلی نامحسوس نشون مادرش داده الانم رفته شهرشون و خبری نیست ازش حالا نمیدونم باز هم میبینمش یا نه! و خبری هم از خواستگاری  نیست 💔🥺شاید مادرش خوشش نیومده و هزارتا شاید دیگر... یک صلوات برای آرامشم و حاجتم مهمونم میکنید عزیزان؟؟؟🌹مچکرم🙏

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

من امتحان دارم یابد بخونم برا اون زمانم داره هدر میره ترا خدا قسمت دادم اگه میتونی یکی برام بگیر ممن ...

من برم وضو بگیرم برات بگیرم مطمعنه 

من هر وقت میگیرم دقیقا همون میشه ک گفته. 

زمان موسی خشک‌سالی آمد. آهوان خدمت موسی رسیدند که ما از تشنگی تلف می‌شویم،لذا از خداوند متعال در خواست باران کن! موسی به درگاه الهی شتافت و داستان آهوان را نقل نمود!خداوند فرمود: موعد آن نرسیده،موسی هم برای آهوان جواب رد آورد!تا این‌که یکی از آهوان، داوطلب شد که برای صحبت و مناجات بالای کوه طور رود. آهو پیش از رفتن، به دوستان خود گفت: «اگر من جست و خیز کنان پایین آمدم بدانید که باران می آید وگرنه امیدی نیست!»آهو به بالای کوه رفت و حضرت حق به او هم جواب رد داد. اما در راهٔ برگشت، وقتی به چشمان منتظر دوستانش نگاه کرد، ناراحت شد! شروع به جست و خیز کرد و با خود گفت:«دوستانم را خوشحال می کنم و توکل می‌نمایم؛ تا پایین‌رفتن از کوه هنوز امید هست!»تا آهو به پائین کوه رسید، باران شروع به باریدن کرد!موسی علیه السلام معترض پروردگار شد،خداوند به او فرمود: «همان پاسخ تو را آهو نیز دریافت کرد با این تفاوت که، آهو دوباره با توکل حرکت کرد و این پاداش توکل او بود!»هیچ‌وقت نا امید نشو،لحظه‌ی آخر، شاید نتیجه عوض شود          «توکل‌ات به خدا»
نمیتونم چون دلم جای دیگه هست

اگه امکانش نیس با همونی که میخوای اوکی بشی. یکم رو خودت کار کن فراموشش کنی و با خیال راحت انتخواب کنی این جور مواقع. شاید بگی غیر ممکنه فراموش کنم و اینا ولی کاملا ممکنه من خودم بعد ۸ سال کراش داشتن فراموش کردم طرفو

من برم وضو بگیرم برات بگیرم مطمعنه من هر وقت میگیرم دقیقا همون میشه ک گفته.

ممنونم 

اگه خوب اومد صبر میکنم پای دلم میمونم 

اگه بد باید به خواستگارم فکر کنم 

ممنونم 

من خوب رو میزارم برا اونی دوستش دارم 😭 

از کجا میخوای بگیری من مشکلم اینه دلم جایی هست که نمیدونم میاد یا نه

ببین من یه خواستگاری داشتم که خواستگارم نبود ، عاشقم بود

این رو اول اطرافیان فهمیده بودن و بعدش خودم.حتی یکی از نزدیکانم به من قضیه رو گفت و بعدش خودم متوجه شدم.

اینایی رو که گفتم نه توهم زدم و نه فکر و خیال.آدمی با اون هوش اون مدلی جلوی بقیه سوتی میداد تا من رو ببینه

خلاصه چند سال گذشت و بنا به دلایلی با هم ازدواج نکردیم.اون اول ازدواج کرد و بعدش من. همیشه برام سوال بود که چرا قسمتم نبود باهاش ازدواج کنم با اینکه عاشقم بود و شرایط ظاهرا خوبی هم داشت.

زمانی که من عقد بودم اون بنده ی خدا بخاطر سرطان فوت کرد.روحش شاد

شما هم برو پی بخت و اقبال خودت.به خواستگار امروز فکر کن بدون در نظر گرفتن اون کسی که دلت پیشش هست

اگه امکانش نیس با همونی که میخوای اوکی بشی. یکم رو خودت کار کن فراموشش کنی و با خیال راحت انتخواب کن ...

میدونم ممکنه ولی من حسرتش نمیذاره 

به خدا امید دارم بهش برسم خدا نا امیدم نمیکته 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   nazi09  |  5 ساعت پیش
توسط   domino18  |  4 ساعت پیش