من واقعا نمیدونم چی بگم ب این زن ک دیگ دلم نمیخاد خالم باشه
اشک هممونو در آورد امروز
گفت شما دیگ خانواده من فامیل من نیستید
بلتخره اعتراف کرد اون مرده رو دوست داره
گفت 9 ساله باهم رابطه دارن در ارتباطن
میکه من دهن زنشو تو این مدت با پول بستم
ب شوهره زنه پول میداد ک زنه ب شوهرش گیر نده
هیو وقتم نمبپرسید توی علاف پول این همه از کجا میاری
شوهر خالم اسمشو میگم علی اینجا
علی میگه من ن شکایت میکنم نه چیزی فقط خودمو میکشم
تا آخر عمرش عذاب وجدان داشته باشه
خالم در جوابش یچیزی گفت علی اشکش سرازیر شد