دقیقاً حال و روز ده سال پیش منو دارین .فقط گذر زمان ،من حتی تا دو سال پیش هم حالم گاهی خراب میشد از این موضوع تا اینکه شوهرم گوشی تازه خرید و رمزش را عوض کرد و منم تصمیم گرفتم رمزش را ندونم ،راحت شدم ،به آرامش رسیدم و همه چیزو سپردم به خدا ،یه آرامش عجیبی پیدا کردم ،میدونم اگه کاری کنه خدا یه وقتی یه جایی حسابش را میرسه