شوهرم دیروز صبح رسوندم خونه بابام رفت سرکار عصر اومد دنبالم.خونمون که بود باد بود و محل نمیزاشت .بعدش رفتیم خونه خواهرش اونجا بگو بخند میکرد.
بعد دیگه تو مسیر برگشت با منم خوب شده بود.
حالا من روز مادر نرفته بوذم خونمون .هیچ جا نرفته بودم. ولی تو این فاصله مادر شوهرمو برده بودیم سفر یکروزه .
از این موارد کم نداره شوهرم. کلا حالمو میکیره خیلی. هیچی بش نگفتم. ظهر داشتم جارو برقی میکشیدم گیر داد و داد ژدم سرم که چرا جارو رو میکشی سیمش خراب میشه.
حالم خیلی بد شد . فشارم افتاد.
نهار پختم صداش زدم اومد خورد و رفت اتاق خابید.
تو ایتا بش پیام دادم که میخوام ازت جدا شم
پیامهام:
میخوام جدا شم.
تا زمانی که کارهای طلاقم انجام بشه. میخوام همینجا بمونم. و حق خودم میدونم همینجا بمونم. و درست تو خلوت خودم استراحت کنم. کاری به کارم نداشته باش.
یا تو این مدت جمع کن برو از اینجا تا من جدا شم و برم. یا اگه نمیری کاری به من نداشته باش.
حالم خیلی بده. تو دنیا تنهام. فقط یه اتاق میخوام برای خودم باشه و کاری به کسی نداشته باشم