مشکلاتم با مامانم

اینجوری رو دیگه ندیده بودم😶💔

انگار افسرده و خستس

اره چ عجیب بخدادهمین بلا سر من اومد عینان جوری تپش قلبم بالا بود 18 سالم بود دمتر ک. نمیبرد بعد برا خودش رفتیم دکتر گفتم دمتر مم قلبم اینجوره گفت ممکمه نرمی دریچه قلب باشه نوار قلب گرفت وای این رفت اینقدر همه حا گفت اره فلان تومن حتی براش دادم اکگ قلب حالا چیو ب چی ربط میداد😂😂😂

و اینکه من حمله عصبی یا پنیک بهم دست میداد مدام یبار بقدری شدید بود ک علنا خدا نجاتم داد نمیخوام یادم بیاد

فقط بدون خیلی بد سرم اورده اما یه درصد خودشو مقصر نمیدونه حتی میگه چون بدم سرم اومده یادمه گقنی حمله بهم دست داده بود یا طوریم میشد جای کمک زل میزد تو چشام. میگفت اینقدر بدی ک بد سرت اومد

وقتی زنگ‌میزنی اصلا نپرس چته؟ ناراحتی؟؟ احوالپرسی معمولی.. هوا چطوره؟سرما نخوردین..مراقب خودتون باشین.. از اقوام  وخانواده بپرس چه خبر همه خوبن؟ چیکار میکنی؟  راستی فلان غذا یا ترشی چجوریدرست کنم؟ بلد نیستم... همین مسایل معمولی بعدم خداحافظی

عزیزمی 

راحت باش اجی من پیامتو دیدم خوشحال شدم چون کامل میفهممت تو قبلا منی

اینا سمی هستن تا میتونی ازشون دور شو و نذار انرژیتو بخوره منم تا گقتی میرفتم یبار میرفتم تا قشنگ 1ماه افسرده بودم همش گریه میکردم بخاطر رفتاراش کم محلی مسکرد و فرق میذاشت گفتم منکه اینقدر خوبم همه حا اسممو بد مرده بذار همونجگر باشم ک. میگه بخدا ادم تر شد الان چند ماهخ اخرین بار رفتم گفتم اینقدر بهم اذیت کردی دلمو شکستی ازت دل خورم اگه مردم بدون دلخور مردم بخدا رفت پای فیلم نشیت منم زدم بیرون الان چند ماه میگذره یبار زنگم نزده اخه این کجاش ماوره این گوه دره

عزیزم مادر منم یه مدت اگه کوچیک ترین دعوا و مشکلی تو خونشون داشتن هی زنگ میزد هی منو پر میکرد بعدش چند بار گفتم به من نگو از دعواهاتون چون اگه حالشون خوش باشه مهمونی برن مهمون بیاد خرید کنن یاد من نمیفتن ولی مشکلی باشه مخ من می‌ره دیگه اونم کمتر میگه 

و اینکه سعی کن زنگ نزنی توام وقتی درست حسابی و با حال خوب حرف نمیزنه بهش هم بگو یه بار نشد من راه دورم با دل خوش باهام حرف بزنی انرژیم رو میکشی پایین همیشه

اره ابجی قشنگم تو نت سرچ کن حسین اورا زده این نقطه بزن روش پاد کست داره یکیش خیلی خوبه گمونم زده انرژی کجاست اونو گوش بوه من موقع خواب مدام گوش میدم بهتر شدم راحت تر میتونی ب ت خ مت بگیری ماها بدجور خلا داریم

نمی‌دونم چی بگم

من خودم واقعا هرکی باهام خوب باشه متقابلاا منم خوبم و برعکس 

مثلا بالای من هیچوقت کاری نکرده که دوسش داشته باشم و هیچوقت بهش زنگ نمی‌زنم اصلا حتی شده یکسال نتونستم برم شهرمون خونه مامانم ، به مامان اینا زنگ زدم ولی بابام نه و واقعا دلمم واسش تنگ نمیشه