چ کنم من اخلاقم خاصه آدمی که ته دلمو تا نگیره قبولش نمیکنم و پسش میزنم
آدمی هم اذیتم کنه یه حوری ناغافلی میرم ک هنگ کنه
من یک ازدواج داشتم
دنیا رو سرم ریخته دیگهـ
اگر بخام ازدواج کنم ک محاله با مجرد جماعت ازدواج کنم ـ ولی خواستگارهای من یا نامزدی جدا شدند یا مجرد
یکیشون دو تا پسر داشت ک محال بود قبول کنم
یکیشون هم یک تک دختر
خانوادم عالی هستن و پشت منن
فکر ازدواج نیستم ولی مشتری ها منو میترسوننن
که ازدواج کن فردا پیر میشی کی کنارته؟ ـ
منو میترسونن خیلی خیلی قلبم میگیرهـ😢
دخترمم نمیتونم رها کنم
من سالن زیبای کار میکنم چندین نفر دست انداختن روی من واس داداششون خانمه گفت قبول میکنی زن داداش من بشید و یک دختر داره همه شرایط خوبه فقد راست یا دروغ گفتن که مشروب میخوره
حالا اگر قرار باشه من ازدواج کنم باهاش با مشروب خوری بی اعتبار بازی در بیاره حواب دل منو کی بده؟
ـ
اولا بگم من تا نیمه خودم پیدا کنم ازدواج نمیکنم اصلا فکر ازدواج هم نیستم که😂
چقد من دیگه خنگم