دقیقا همینه من بهش گفتم مگ نگفتم زدن خط قرمز منه الان داری چی زر زر میکنی میگف ارههههه میزنم والا حوصله بحثاشو نداشتم فقط دلم شکست کاش خیانت کنه جلو چشم دلم ازش سیر بشه بره خدا جواب دل شکستم رو بهش بده
خانواده من میخواستن بالا بگن منم به شوهرم گفتم تو قبول کن من بعد عقد میبخشم به تعدادی که مد نظر جفتمونه . همین کارم کردیم تازه طی 7 سال همه مهریه م رو هم داد
سنت ولی خیلی کمه ها هرچی خانوادت گفتن گوش کن
درسته هعی خدا چیبگم زندگی خودمم خوب نیس چند بار خودکشی ناموفق داشتم واقعا دیگه نمیکشم خسته شدم به یول اون دختر من بچگی نکردم وقتیم هم بچه تر بودم پدر مادرم دنیا رو به کامم تلخ کردن اینم از وضع الانم ک هر چی سگ دو بزنم برا شغل و درس که پیرا و دبیری زبان قبول شدم نرفتم الان پشیمونم ولی هیچ کاری نمیشه کرد هیچ کاری هیچ راه فرار از این وضع لعنتی ندارم خدا چرا گفته خودکشی گناهه یعنی گناه نیس ک من تو این وضع بمونم؟چرا خدا نمیخواد کمکی بکنه
آره فعلا خودم نه باهاش بهم میزنم نه چیزی صبر میکنم تا موقع خواستگاری تازه اونم اگر بتونه میدونم از پسش هم بر نمیاد تا اونجا هم بخواد این رابطه رو ببره آدم موندن نیست اونجا یا قبلش باهاش حرف میزنم ببینم چی میشه یا میگم پدرم به حرفم گوش نمیده دیگ ته راهم چون جدا هم بشم از الان خودم اذیت میشم حداقل میگم برم شاید راه عوض شد
خیلی از ادما حال روحیشون بده،تنهایی رو تجربه کردن،مستقل نیستن و...اما اینا دلیل نمیشه اجازه بدی هرکسی هرجوری دوست داره باهات رفتار کنه!عزت نفس داشته باش
همه ی ادما یه موقع هایی تو زندگیشون ناراحتن حس میکنن ضعیفن،تنهان نا امید میشن اما میگذره
تلاش کن شرایطتت رو تغییر بدی و به خاطر تنها بودن یا حال روحی بد هیچوقت به کسی وابسته نشو
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز