من با همسایه ارتباط ندارم فقط یکیشون در حد سلام احوال پرسی و نذری باشه یا همسرم چیزی زیاد میاره سوغات براشون میبرم من چون همسرم زیاد نیستش تنها زندگی میکنم امروز پیاز تمام شده بود یادم رفته بود بگیرم میوه فروشی هم نزدیک نیست غذام باید سریع آماده میشد بچم از مدرسه میومد گفتم دیر میشه
تااماده بشم برم و بیام
خلاصه گفتم بذار از همسایه یک دونه پیاز بگیرم
با کلی خجالت و کلنجار با خودم رفتم در خونشون گفتم ببخشید یک دونه پیاز میخواستم اگر داشته باشید ممنون میشم
گفت شرمنده ما یخچال و خوراکی هامون تو انبار هست شوهرم کلید برده به اندازه مصرف میذاره سر دست و میره چیزی اضاف دسترس نیست
من هنوز تو شوکم😢😶