دخالت جاریم تو زندگیم

میدونی اگه ی جاهایی نظرات خوبی میده استفاده کن و شما هم ی جاهایی به اون یا خانواده شوهرت ی پیشنهادات خوبی بده بفهمند شماهم زرنگی واسه خودت

من چون ی عروسم خواهر شوهر کوچیکم چون عادت کرده به همه نظر میده به منم میگه از روی بدجنسیشم نیست منم ی جاهایی میگم باشه ولی از اون گوشم میدم بیرون ی جاهایی گوش میدم ولی مثلا سر موی کوتاه هی گفت خواهرش رفت موهاشو کوتاه کرد ولی به من چند بار گفت منم گفتم موی بلند دوست دارم

ی جوری که ناراحت نشه به حرفش گوش نده اگه شوهرت هم اعتراض کرد بگو به فلان علت نظرشو رد کردم مگه نمیگه فقط پیشنهاداتشو بشنو نباید که همه پیشنهاداش قبول بشن

اندفعه خیلی جدی باش و قهر کن حتاشده باشه تا دوهفته قهر بمون ولی بزار اون بیاد سمتت تو نرو سمتش.

ن حرف بزن باهاش ن هیجی

من ک خودم اینجو میکنم شوهرم کوتاه میاد

تقصیر خودته رو دادی بهشون جاری کیه که واسه آرایشگاه تصمیم بگیره خواهرشوهر دیدیم ولی جاری نه

خودت وارد میدان شو

مردا مخصوصا اولش اصلا بلد نیستن

آخه از یه جهتم اول کاری دعوا درست نشه بهتره

بهتره با سیاست پیش بره

بذار من یه خاطره ای براتون بگم

عروسی خواهرشوهر کوچیکم بود، من قبلش رفتم یه آرایشگاه درست و حسابی موهامو لایت کردم، حدود ۱۴ سال پیش یادم نیست چقدر شد هزینه اش ولی نسبتا زیاد بود

وقتی جاریام که از من بزرگترن منو دیدن، گفتن واااای مگه ما دیوونه ایم بریم این همه پول بدیم؟! میریم پیش فلانی که ارزونتر میگیره

آقا چشمت روز بد نبینه روز عروسی دو تا جاری داشتم با موهای سوختههه، اصلا یه چیز عجیبی شده بودن، فقط میزدن تو سرشون

یکی به جاریم گفت خب بنده خدا چرا نرفتی پیش آرایشگر فلانی( من)، گفت آخه ما که پولدار نیستین!!!

منم خندیدم گفتم به نظر من مو واجب تر از ناخنه، چطور واسه کاشت ناخن پول داشتی

هیچی دیگه خواهر تا فیها خالدونشون سوخت ولی تا یه مدت زیاد درگیر موهای سوختشون بودن و خودشونو سوژه کرده بودن

خواهر ناتنی های سینورلا😁😁

سیندرلا

اصلا از زندگیت بهشون اطلاعات نده اون ازکجا میدونست میری موخوره گیری

خب بگه تو هست که باید بری چهاربار نرفتی جایی که اومیگه دیگه گوش نمیده باسوهرت سنگین هم بشو که حساب کار دستش بیاد

درکت میکنم، خانواده شوهر منم دوست نداشتن شوهرم خرج من کنه که یا بهشون قرض بده یا ساپورتشون کنه ،تو عقد بیچارم کرده بودن تا پای طلاق کشوندن مارو