دخالت جاریم تو زندگیم

بگو وقتی قول دادی مرد باش نزن زیرش سر قولت وایسا اگ بخای ادامه بدی خودم مستقیم ب زن داداشت میرینما😐😅

آخه این قیمت با عقل جور در نمیاد

والا خب چی بگم😂😂

گفتم هرکدوم واقعا خوبه بپزیر و تاکید کن که آره خوب بود اما سعی کن بیشتر  خودت  نظر بهتر بدی و بگو به فلان علت نظر اون خوب نبود شوهرتون باتوجه به شناختی که از زنداداشش داره میگه اون زرنگه ولی شما باید نشون بدی از اون زرنگتری 

بعدم ی جاهایی مثل آرایشگاه یا هزینه های عروسی اگه میتونی کم کن که بهتون فشار نیاد و ی جاهایی از ترفندهای زنانه استفاده کن تا شوهرت قانع بشه دیگه کار به مخالفت و نظر بقیه نداشته باش

البته گفتم اول خودتو عاقل و با سیاست نشون بدی بهتر از ترفندهای زنانه

چون اینجوری شوهرت دیگه تو رو مشاور بهتر برای خودش و دیگران میدونه

مقصرشوهرته یاخیلی ساده ست یا تورو بچه حساب کرده میگفتی خودم وقت میگیرم بهش تذکر بده توکارای تو دخالت نکنه

اوایل ازدواجمون شوهرم منو چون سنم کم بود قبول نداشت به حرف خواهراش گوش داد و ماشینمونا عوض نکرد و پولشو ی جای الکی صرف کرد که خیلی عقب افتادیم از زندگی بعد توی یکسری موقعیتها پیش اومد که فهمید منم ی جاهایی نظرات خوبی دارم منم توی این موقعیتها ی یادآوری کوتاه به اون حرفهای خواهرانش و پول برباد رفته میکنم ولی زیاد کشش نمی‌دم که ناراحت بشه و دوباره برمی‌گردم به همون مسئله و دوباره به زرنگی خودم تاکید میکنم و این توی ذهنش جا افتاد که اول با من مشورت کنه حالا این ملکه ذهنشه که اگه همون اول پولمو بهت سپرده بودم بهتر بود

نه قطع ارتباط کردم باهاشون ،ولی بازم کم و بیش تو زندگیم هستن حرفا و نصیحتای دلسوزانشون واسه شوهرم هست هنوز 

خب واسا جلوش دوبار اشکالی نداره قهر کنه بعد که آشتی کردین بگو دیدی همینه هدفشون مگه ما بچه ایم که اونا بخوان تعیین تکلیف کنند بهمون راهنمایی میدن اما توی دلشون بهمون میخندن مثلا بگو اسم دوتا بچه کوچولو رومون میذارن واز این حرفا بزن مردا باحرف خیلی میشه به سمت خودت بکشونیشون