2777
2789

به داداشم گفته ابجیم اینا ویلا اجاره کردن بریم ویلا داداشم کار داشته نتونسته بره اینم گفته تنهایی میرم داداشم راضی نبوده با دوست پسر ابجیش برن ویلا چون دوستای مجرد دوست پسر ابجیش اونجا بودن با دوست دختراشون دوتاشم تنها بودن

حالا رفته برگشته بعدش دعوا کردن اشتیشون دادیم داداشم این بار دیده با همون پسرا گروه زدن حرف میزنن و قرار گذاشتن بازم برن بیرون باهاشون دوست نشده ها ولی با یکیشون در حد لاس زدن چت کردن داداشم میخواست  کتکش بزنه ما نذاشتیم ما اصلا چنین چیزا نداریم تو خانواده حتی اولش راضی نبودیم داداشم زنداداشمو بگیره چون خیلی بی بندو بار بزرگ شده ولی الان که ازدواج کردن راضی به جداییشون نیستیم زن داداشم مقصر نیست مقصر بابای معتادشه مامان خرابشه اینجوری بارش اوردن 😭وگرنه خیلی مهربونه به نظرتون درست میشه ؟ میشه عوضش کرد ؟به مامانم زنگ زده بود گریه میکرد میگفت دیگه میذارم کنار با پسرای غریبه جایی نمیرم 


بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792