ازخواب پریدم احساس کردم حالم خوب نیست لباسام خیس شده بودن ازبس عرق کرده بودم حتی موهامم خیس بود دیدم شوهرم کنارم درازکشیده باهاش حرف زدم وبراش توضیح دادم که چقدرعرق کردم حتی گوشه پتومم که خیس شده بود ونشونش دادم اونم گفت شنیدم توی خواب حرف میزدی وناله میکردی از بی حالی خوابم برد دیدم شوهرم نیست ازش دلخورشدم که چرا کمکم نکردتا لباسام وعوض کنم حال بدم ودید ولی نموند ورفت سرکارش
شب اومدتحویلش نگرفتم گفت چته منم گفتم چرا صبح کمکم نکردی بلندشم ازجام حالم ودیدی چرا رفتی
دهنش ازتعجب بازمونده بود
مشخص شد شوهرم اصلا اون ساعت خونه نبوده اونی که من دیدم وباهم حرف زدیم ۱۰۰ درصد واقعی بوده شک ندارم
هنوزم باورم نمیشه خواب بوده یا واقعی نبوده