الان ی تاپیک دیدم
گفتم تجربمو بگم
من یکی رو خیلییییییی دوست داشتم ب شدت وابستهههههههه
و اون کسی بود ک اول پیشنهاد داد و با رفتار و کاراش بهم نشون میداد چقدر واسش مهمم و چقد دوسم داره با اینکه خیلی مغرور بود از اونایی ک ب کسی نگا نمیکرد و هزار تا عاشق پیشه داشت و کراش 90 درصد دخترای دورمون
میدونم شبیه رمانا شد ولی واقعا شخصیتش همینطوری بود
منم کم کم بدون اینکه بفهمم بهش حس پیدا کرده بودم و حتی همه تو اولین برخورد ب ما میتونسن علاقه بین مارو بفهمن
و ما بلاخره وارد رابطه شدیم
من با اینکه دستشو خیلی تو رابطه باز نزاشته بودم و خیلی بهش نمیچسبیدم (نمیدونم شایدم همین باعث شد ک بره)
بعد از چن ماهی ک تو رابطه بودیم یه روز سر یه دعوای الکی
کاملا ناپدید شد منم نمیدونم ب خاطر غروره یا ازش توقع اون رفتارارو نداشتم دیگه ن پیگیر شدم ن زنگ زدم ن پی ام
ولی بعد چن روز دیدم از همه جا بلاکم کرده
تا اینجاشم اوکی بود ک دیدم اره با یه دختر دیگه ک اصلا نمیشناختمش چون من معمولا همه ی اون دخترای دورش ک روش کراش بودنو اینارو همه رو دورادور میشناختم ولی اینو ن
نمیدونم تو اون تایم کوتاه چطوری اون همه اتفاق افتاده بود و وارد یه رابطه دیگه شده بود
و کم کم پیداش شد با پارتنر جدیدشو...
میدونم طولانی شد میخوام خلاصش کنم
بعد اینکه من فهمیدم اون با ی نفر دیگس
هزار سال پیر شدم کار روز و شبم فقط گریه بود از اون دختر ک باهاش بود متنفر بودم و شده بودم یه روانی پرخاشگر
من ک انقدر غرور داشتم دیگه میرفتم بهش میگفتم برگرد من نمیتونم بدون تو زندگی کنم
اونم بدتر میشد بیشتر به اون دختره عشق میورزید ماه گرد میگرفتن و ....
منم دیگه شده بودم یه مرده متحرک ۲۴ ساعت فکرم پیش اونا بود و گریه
یک سال کامل همینطوری گذشت
این همش پیگیرشون بودم و....
ولی ی روز تصمیم گرفتم همه ی عکسایی ک باهم داشتیمو پاک کنم و کردم و همه ی اون وسایلی ک منو یاد اون مینداخت همهی همه رو انداختم دور
یادمه حتی کل گالری گوشیمو پاک کردم
چون حتی عکسایی ک قبل اون گرفته بودمم منو یاد اون مینداخت چون میگفتم عه اینجا ک این عکسو گرفته بودم هنوز باهاش اشنا نشده بودم و...
و خلاصه هر چی ک بهش مربوط بودو از زندگیم پاک کردم از اون کار اومدم بیرون و دیگه نمیدیدمش
و کم کم با همه ی دوستای مشترکی ک داشتیم قطع رابطه کردم
خطمو عوض کردم و همهی برنامه های گوشیمو ک با خط های قبلیم داشتم همه رو دیل زدم
و اینطوری کم کم تونستم فراموشش کنم
و هنوزم برام عذاب اوره و درد داره
ولی خب این تنها کمکیه ک تونستم ب خودم کنم