بعد از ۳ ماه که بچه شو از دست داده و خونه نشین شده امروز به زور راضی ش کردم بریم بیرون بازار و خرید و ... از همون لحظه اول هر نوزادی توی کالسکه یا بغل مادرش می دید تا لحظه آخر چشم برنمیداشت و با حسرت برمیگشت تا جایی که دیده میشدن نگاه شون میکرد چشماش پر اشک میشد باز من دست شو میکشیدم و میبردم تو فروشگاه ها و دوباره با دیدن ی بچه دیگه کلا انگار از این دنیا خارج میشد... جگرم براش آتیش گرفت گفتم بیا برگردیم خونه گفت آره برگردیم دست شو گرفتم آوردم دوباره بهم ریخت کاش نمیبردمش واقعا نمیدونم باید براش چکار کنم
جاریمو بعد مدتها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳
پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم میخوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉