سلام
همسرم يه دختر خواهر داره كه همسن خودمه
مطلقه ست
خيلي به همسرم وابسته ست
خيلي هواشو داره
باهم دوتايي ميرن بيرون
اصن شده موي دماغم، هر جا ميريم همسرم اونو خبر ميكنه
از طرفي چون كسيو نداره نميخام دلش بشكنه، باهاش بدرفتاري نميكنم
از طرفي هم خسته شدم از زيادي حضورش
همسرم هميشه چون نگرانشه از اون حرف ميزنه
هرجا ميريم اونم بايد باشه
پيامكاشونو وقتي ميخونم عزيزم، جونم عشقم
ديگه حالم داره بهم ميخوره از حضور زياديش تو زندگيم
همسرم خيلي وقتش رو براي اون ميگذاره
راهكاري به ذهنتون ميرسه؟ و ايا به نظرتون اين يك حسادت زنانه ست و بايد باهاش مقابله كنم؟