با حرفاش باعث بشه ابروتون بره.خیلی وقتا از اطرافیان بابت همون آبرویی که رفته حرف بشنوید ولی مجبور باشید دم نزنید سرتون رو پایین بگیرین.چکار میکنید میبخشینش؟اصلا دلم آروم و قرار نداره میخوام بخوام بیدار میشم غذا میخورم فیلم میبینم لحظه به لحظه زندگیم همش میاد تو ذهنم نفرینش میکنم هرچقدر تلاش میکنم یادم بره نمیشه گاهی اینقدر گریه میکنم میگم خدایا خودت آرومم کن .اطرافیان میگن ببخشش ولی من نمیتونم دل میخواد تمتم زندگیشو زجر بکشه و من همش بیام جلو چشاش🥲
منم تو جمع قهوه ایش میکردم
سخته. منم دختر عمم همچین کاری کرد یه مدت خیلی ناراحت بودم.
من ی بار بخشیدم ولی بازم کارشونو تکرار کردن دیگه نبخشیدم
و چندساله قطع رابطه ایم
من وقتی میبینم خوش و خرم زندگی میکنن هر روز پیشرفت میکنن خوشحالن به ی ورشون هم نیست آبروی منو بردن بعد از این ور من بدبخت همش حرص میخورم .همش میگم چرا خدا کاری با اینا نمیکنه آخ نگم چ حال بدی دارم
اولاش منم همینجوری فکر میکردم
الان فهمیدم باطن زندگیشون درست نبوده از رو عقده و حسادت اینکارو کردن
الان اهمیتی نمیدم اولا اونا پیشرفت میکردن با خودم میگفتم چرا دارن خوشبخت میشن
من وقتی دیگه حرصشو نخوردم من بیشتر پیشرفت کردم
تمرکزتو بزار رو خودت ولشون کن
منم حال تو و دارم یه از خدا بی خبر ابروم برد پیش بقیه گفتی ک فلانی زن پاکی نیس و خرابه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز