خیلی روم فشار بود رفتم با بابام دعوا کردن هرچی از دهنم در اومد گفتم
طفلک از صبح تا شب کار میکنه بعد من برگشتم گفتم چیکار کردی برام بدبخت کردی عرضه نداشتی چرا بچه اوردی و.....
بابام از همه چیش بخاطر من زد حتی بخاطر من ازدواج هم نکرد تنها دلخوشیش باشگاه بود از جوانیش ک اونم حتی بخاطر من تنها نباشم شب خونه نمیره
دلم گرفته ازش معذرت خواخی هم کردم ولی حالم بده
از خودم بدم میاد
کاش لال میشدم😭رحمم میاد بهش
نگید چجوری روت شد و... من کلا ب واسطه اینکه اختلاف سنیم با پدرم کمه اون ۴۱ من ۱۹ خیلی حس اون قبح و اون نمیدونم قدیس پدر پدر ندارم