2777
2789
عنوان

مادربزرگ شوهرم بهم تیکه انداخت

182 بازدید | 12 پست

داشت داستان ازدواجشو تعریف میکرد میگفت ما تا موقع شب عروسی شوهرمونو نمیدیدم مثل این که نبودیم تا عقد خوندن تو بغلش بریم(منو میگفت) بعد مادرشوهر و خواهر شوهرم خندیدین

ناراحت شدم همیشه باهام خوب بود مادربزرگش نمیدونم چرا اینجوری گفت الانم خونشونم دلم میخواد دیگه نیام اینجا

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

اهمیت نده 

بدتر بچسب ب شوهرت تا بمیره

ب من نگید خوش اومدی 😐 من عمریه اینجام 😑 از هارلی کویین بگیر تا فدرا بانو و اوپرا و نازنین و کاپ کیک و ... همه رو میشناسم حتی شاهد سم ها و جریانات اولویه و الوچه و... هم بودم 😄 💍💎🌍💜🖇عشقم عاشقتم🖇💜🌍💎💍از گفتن خوشبحالت متنفرم ؛ خوشبحالت و زهر مار😐 کارآموز وکالت با هدف های بزرگ ✌️

واقعا سخت بود قدیم فکر کن بعد عقد میدیدن طرف و حالشون اگه ازش بهم میخورد چی؟ تازه تاابد هم کنارهم می موندن

الهی خوشبخت ترین باشی. اوقات خودت و تلخ نکن. اصل زندگی به عشق ومحبت زن وشوهر 

درگیر حاشیه بشیم باختیم

شاید این جمعه بیاید.. شاید... سلامتی و نزدیک تر شدن ظهور حضرت یار و شادی روح امام و شهدا صلوااات :)
پیرزنا بعضی وقتا حرف دهنشونو‌نمی‌فهمن‌ولی‌ذاتا بد نیستن ول کن

یه چیزی میگن

راست میگن جوابی به ذهنت میرسه اون لحظه تو هم به شوخی و خنده جواب بده . ولی در کل به دل نگیر ببخشس براش طلب مغفرت کن از طرف خدا.

شاید این جمعه بیاید.. شاید... سلامتی و نزدیک تر شدن ظهور حضرت یار و شادی روح امام و شهدا صلوااات :)
گفتم بهش شما مال قدیم بودین گفت اره دیگ میگم ک زمان ما

خب ویگه منظوری نداست بنده خدا 

عزیزم

خودت و اذیت نکن باشه؟♡

وجود نازنین تو اررشمند تر از اینه که بخوای الکی ذهنت درگیر نکنی تازه بنده خدا منظوری نداشت

شاید این جمعه بیاید.. شاید... سلامتی و نزدیک تر شدن ظهور حضرت یار و شادی روح امام و شهدا صلوااات :)

این حرفه که تمام پیرزنا می زنن کجاش ناراحت ‌کننده است ،به منم گفتن ،به دوستامم گفتن ،ما همه خندیدیم ،بچه ها یجوری از هر حرفی ناراحت میشید آدم می ترسه عروس بگیره 

حالا من مادربزرگ مادری خودم کلی حرف های نیش دار میزنه ب حساب خودش از روی دلسوزی همیشه قلبم می‌شکنه چیزی هم نمیتونم بگم

بعضیام مارو با دارو اشتباه گرفتن هر وقت بهمون احتیاج دارن میان سراغمون :)

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792