از صب دارم باهاشون سر و کله میزنم
شبایی ک زود میخابن یه جون ب جونام اضافه میشه
در تلاشم شبا زود بخابن اینجوری هم من استراحت میکنم هم خودشون رشد میکنن
از ظهر بیدار نگهشون داشتم الان دیگ بیهوش شدن
دوقلوهام ۱۰ ماهشونه
وقتایی ک میخابن دلم نمیخاد بخوابم یا استراحت کنم
همیشه پا میشم خونه رو جمع و جور میکنم در نهایت هم بل یه نسکافه حال خودمو جا میارم اینجوری بیشتر از خوابیدن بهم حال میده
انقد سکوت شب برام لذت بخشه ک دلم میخاد همیشه شب بمونه اینو فقط مادرا درک میکنن
شما در چه حالین🥹♥️
دقیقا منم همینجورم
خداقوتت
سلامت باشی 🌺
خدا حفظشون کنه براتون😍❤️
اتاق تنها زیر پتو
درم بسته م
صدای پسرم میاد به باباش میگه ممنون
نمیدونم چی چی میخورن با هم
ماشاالله خدا حفظشون کنه
من ک خودم هنوز حتی نزدیک ازدواجمم نیست بچم هنوز😂 اما عاشق اینم وقتی در اینده بچه دار شدم دوقلو دخترپسر داشته باشم
چه حس خوبیه دوقلو داشتن🥲
دوقلوهای منم سه سالشونه وقتی باباشون میاد همش پیش اون میرن منم راحت میشم تا بعدازظهرم پرستار دارن
شام خوردیم اشپز خونه رو تمیز کردم
همسرم داره ریاضی با دخترام کار میکنه شنبه امتحان دارن
منم سماور رو روشن کردم چای درست کنم
بهم میگن چرا شبا بیداری میگم چون تنها تایمیه که واسه خودمه🫠
